من بچه بودم
داداشم تازه زن گرفته بود خانوادشون اومده بودن خونمون
تو جمع بودیم مامانم پرسید خواهر کجاست(دسشویی بود)
منم خواستم جلو اینا خودمو بگیرم گفتم بذار بجای دسشویی یه جمله ی مودبانه بگم
گفتم رفته مدفوع کنه😌
مامانم چقد دعوام کرد🤣🤣🤣🤣🤣
ن بابا من نمیدونم کجا کا خیر کرده بودم ک قبلش گوشی پدربزرگمو پسرداییم ک کوچیکه گرفته بود داشت بازی میکرد نصف مخاطبارو فرستاده بود بلک لیست منم جزو همونا بودم😂😂من این پیامو اشتباهی فرستادم بعدش داشتم از استرس میمردممم اخه پدربزرگم سر این چیزا خیلی حساسه بعد یماه گذشت دیدم خبری نشد نشد بعد یروز پدربزرگم بیمارستان بستری بود رفتیم ملاقاتش گوشیشو داد بهم گفت فکر کنم بچها مخاطبامو مسدود کردن بیا درست کن،من همون لحظه ک از بلک لیست شمارمو در اوردم اون پیامم بعد یکماه اومد گوشی تو دست خودم بود دیدم اومد عشقم زندگیم یعنی از تهههههه دلم خداروشکر کردم😂😂بعد گرفتم پیامو پاک کردم😂
زمان دوستی با شوهرم وقتی هیشکی اطلاع نداشت...
ی بار بهش پیام دادم امشب دیگه تو بغل همیم
و پیام رو برای داداشم فرستاده بودم
ی سری هم بین راه از شهری ب شهر دیگ رفتم آب جوش بخرم چند بار تو چشای فروشنده نگاه میکردم و میگفتم اب جیش دارید؟:) اونم فقط تو حالت شوک بود تهش فهمید منظورم چیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
