فکرشو بکنید دارم با یه جادوگر وحشتناک زندگی میکنم
حتی برای پخت غذا هم منت میزاره و سر هر کاری غر میزنه . حتی بابام رو هم عصبانی میکنه و نه من و نه بابام و نه خاهرم هیچ کدوم نمیتونیم باهاش کنار بیایم . بابام راضی نمیشه طلاقش بده راحت شیم
هنوز نمیزاره با دوستام برم بیرون و اگه کار هایی که میخواد رو انجام ندم کلی اذیتم میکنه. باهاش خرید بودم و بهش گفتم میشه بریم فلان لباسو میخوام بخرم گفت چرا گفتم مهمونی دعوتم گفت کی اجازه داد ؟ منم گفتم که پدرم اجازه داده و من میرم اونم شروع کرد که من نمیزارم مگر اینکه من خودمم باشم (آخه تو جمع دخترونه ای که مادر هیچکی نیست ) خلاصه تا خونه باهاش بحث کردم و فقط بهم میگفت خفه شو نمیخوام بشنوم چی میگی:)
تو راه خونه هم خودش جلو جلو رفت تهرانم که میدونید الان بارونه منم مجبور شدم بیرون در بمونم چون درو باز نمیکنه و کلید هم ندارم . فکر کنید دیگه انقد بدجنس:(
همیشه با بابام دعوا میکنه و کلا همه چیز رو کوفتمون میکنه و به هممون هم شکاکه . ازش متنفرم و کم مونده که واقعا بکشمش . جوری بدجنس و افریتس که دوستام ازش میترسن . توی خونه قانون وضع میکنه و به همه دستور میده و اگه کاری که میگه انجام ندیم قهر میکنه و نمیزاره اصن زندگی کنیم . با غر زدنش. چیکار کنم بنظرتون؟