کاملن درسته بنظرتون اون مشکل چیه؟ ینی حسی بهم نداره؟
مشکل رو من نمیبینم و نمیتونم بگم اما بنا به این قسمت از شعر که برات مینویسم بخون؛ دیده بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش، و بقیه ش اینو گفتم اما تو مصرع دوم یه اشاره دیگه داره به اینکه شما فکرمیکنی اون کارها و فداکاری و تلاش شمارو نمیبینه.
روز خوبی داشته باشی. یه وصیتی از یک مرد که خودش پدرهست بهت میکنم اینکه چقدر بهش گوش بدی، با خودتونه. هیچ رابطه ای، هیچ عشقی، هیچ شراکتی، اگر با فداکاری، خواهش و تمایل یکطرفه استارت بخوره، پایدار نمیمونه. هرچیزی در زمان خودش اتفاق میفته. تلاش برای زودتر رسیدن یا به شخص خاصی رسیدن، خوبه اما نه به هرقیمتی.
مزاحم نبودین، در وقط دعای صبح باهم گپ زدیم. ولی یک دختر مثل یک شکارچی هست با دوتا فشنگ، فقط دوتا گلوله داره تفنگش، در میان یک جنگل خرس و شیر و گرگ اگر هدر بده و مشقی بزنه اون تیرش رو بعد دیگه جلوی خرس و گرگ، جون یالم بدر نمیبره چون تیری نداره
زمان بهترین مرهمه. روزی من همونجایی بودم که هستی، 1379یعنی 25سال پیش. الان فقط یه خاطره ست میون انبوهی از خاطرات، نه از یک خاطره باارزشتر نه بی ارزشتر. مراقب خودتون باشید