2777
2789
عنوان

عشق اول

| مشاهده متن کامل بحث + 5757 بازدید | 137 پست
نوشت: چه عجیب! و دیگه هیچی نگفت.شب هم که اومد خونه، هیچی نگفت. اصلا چیزی نپرسید.آخر شب که دخترم خواب ...

نباید چیزی از این خوابا به همسرت میگفتی به هر حال مرد و غیرتش،و فکر میکنه نکنه ذهن همسرم هنوزم پیش اون باشه و هزارتا فکر متفاوت ک فقد انرژی منفیش رو زیادتر مبکنن 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عکس العمل همسرتون چی بود؟

بغلم کرد. چند دقیقه هیچی نگفت. بعد خودم گفتم: علی، من نمیدونم چرا دارم گریه میکنم. گفت هیچ اشکالی نداره. گفتم: حس میکنم حالش بده و نگران منه شاید، نمیدونم، حس میکنم واقعا فقط خواسته حال منو بپرسه و بدنه خوبم یا نه.

گفت: اگه دوست داشتی میتونی جوابشو بدی. فقط برای خودت بزرگش نکن. مال گذشته‌س و فقط الان خواسته خبری بگیره شاید. من نمیشناسمش ولی...

گفتم من میدونم متأهله، آدم خوبی بود، خیلی دلم سوخت که خیانت کرد. گفت حالا شایدم نشه اسمشو خیانت گذاشت. فقط چیزی پرسیده.



من فداییییی همسرم. واقعا قربون درک، شعور و اعتمادش بشم. 

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟

بچه‌ها اینو هم بهتون بگم که اگه این اتفاق مثلا سال سوم یا دوم زندگی مشترکمون می‌تفتاد، شاید حساسیت همسرم بیشتر بود.

آدما بعد از ده دوازده سال به هم شناخت بیشتری پیدا میکنن، تب و تابها کم میشه، معقول‌تر میشن زن و شوهر.

اینو هم بگم که من هم نسبت به همسرم همین بودم.

پارسال همسرم اومد خونه و گفت توی دانشگاه فلانیو دیدم (سالها پیش، قبل از من ماجرایی بینشون بوده). گفتم عه خوب بود؟ گفت اومد جلو و سلام و علیک کرد. حال تو و ... (دخترمون) رو پرسید. گفت خودش جدا شده و همسرش ال بوده و بل بوده و... 

من اون روز خیلی خوشحال شدم که همه‌شو اومد برام تعریف کرد.

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟
بغلم کرد. چند دقیقه هیچی نگفت. بعد خودم گفتم: علی، من نمیدونم چرا دارم گریه میکنم. گفت هیچ اشکالی ند ...

چ همسر خوبی دارین بمونید برای هم.بقیع تاپیکاتونو ی سرزدم شماخودتونم خیلی خوبین از تاپیکاتون ارامش گرفتم 

ولی چرا خودتونو عذاب میدین چندسالتونه استاد

نباید چیزی از این خوابا به همسرت میگفتی به هر حال مرد و غیرتش،و فکر میکنه نکنه ذهن همسرم هنوزم پیش ا ...

شاید عزیزم شما درست میگی. نمیدونم چرا هیچی رو نمیتونم ازش پنهون کنم.

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟
چ همسر خوبی دارین بمونید برای هم.بقیع تاپیکاتونو ی سرزدم شماخودتونم خیلی خوبین از تاپیکاتون ارامش گر ...

۳۸ سالمه عزیزم.

قربون شما. لطف دارید.

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟
نگفتید چی نوشته بود؟

فقط حالمو پرسیده بود.

چند روز بعد خیلی رسمی همونجور که خودش رسمی حرف زده بود، جواب دادم و نوشتم خوبم. و گفتم امیدوارم شما هم در کنار خانواده‌تون خوب و خوش باشید.

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز