2777
2789
عنوان

بچم مرد💔

| مشاهده متن کامل بحث + 22641 بازدید | 127 پست

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ساعت نه ماما اومد گفت میخوام معاینت کنم و بهت کمک کنم زودتر زایمان کنی اون. معاینه کرد و گفت خانم هف ...

وای خددددددا جیگرم کباب شد.اشکم اومد.خدا بهت صبر بده.ان شالله هرچه زودتر دامنت دوباره سبز بشه.وبه سلامتی زایمان کنی

هرکس امضامو میبینه یه صلوات واسه ی حضرت ام البنین بفرسته.. ودعام کنه امسال حضرت ام البنین حاجتم رو بده .امسال بچه دومم باردار بشم شوهرم راضی بشه😭 یا حضرت ام البنین😭 اسمم ستاره.

گواهی فوت براش صادر کردن و فرستادنش سردخونه،با شنیدن هرکدوم از این کلمه ها من جیغ میزدم و گریه میکرد ...


  

دورت بگردم 

اگر به دنیا میومد و بغلش میکردی بعد فوت میکرد بعد‌چند روز خیلی سخت تر بود برات 

شانس اوردی چشمهای بازش رو ندیدی 

خوش به حالش با این دنیای داغون آشنا نشده رفت شاید نباید این حرفو گفت ولی حرف دلمه عمیقا به این جور نوزادا و جنینا غبطه میخورم

بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه...
گواهی فوت براش صادر کردن و فرستادنش سردخونه،با شنیدن هرکدوم از این کلمه ها من جیغ میزدم و گریه میکرد ...

دآرم همینطور تند تند اشک میریزم و میخونم من سقط مکررم پارسال شب نوزدهم وسط  زائو ها بودم همه درد میگشیدن بچه دنیا می آوردم اما من‌بچمو تو پلاستیک کرده بودم‌برده بودم رو تخت زیرپام گذاشته بودم....ولی وای درد تو بالاتر از همه دردهاست..الان باردارم ۱۴ هفتم نمیدونی چطور دارم‌زارمیزنم و میخونم میشه علتشو بگی؟؟قند فشار؟؟

خدایا گفتی تکیه کن برمن و توکل کن و طبق خاسته من عمل کن و نتیجه را بر من بسپار......الان جایی هستم که خودت گفتی هر وقت بنده من گره  ای  مشکلی  تو کارت افتاد و نگاهت به سمته کسیه که  کار  تورو اون راه بندازه  گفتی به عزت و جلالم قسم که حاجتتو نمیدم 😢الان من از همه نا امیدم و نگاهم به رحمته تویه ای ارحم و الراحمین بعداونهمه سختی و سقط بالاخره منو خدابا یه تودلی که هیچی نمیدونستم ازش غافلگیرم کردی سونو گفت شش هفته با ضربان قلب طبیعی...اما الان این خونریزی پشت جفت چیبود که یهو اومد و عیدم رو با اشک شروع میکنم...رشدش گیر کرده قلبش میزنه هر پنج ثانیه....بخاطر خونریزی پشت جفت نمیتونه خون درست بگیره...خدایا امیدم به تویه دکترم تمام داروهام قطع کردیعنی منتظر سقط باشم...اما بااین حال هنوز علایمم سرجاشه چکنم 😭😭😭خدا میدونم اگه توبخای هیچ کسی نمیتونه توش دستی بلند کنه میدونی که چقدر قلبم شکسته از خودت خاستم به خودتم میسپارمش 😭فقط موندم اگه میخاستی بگیریش چرا انقدر غافلگیرم کردی و بی خبر آوردی تودلم اونم با قلب سالم 😭😭قربونت برم خدا بازم شکایت نمیکنم به خودت میسپارمش پاره تنم رو 💕

در نهایت بچه رو به شوهرم تحویل دادن و اونهم نتونسته بود ببینتش ،میگفت دلش رو نداشتم ،خانواده ها بچه رو بردند غسل دادن کفن کردن و کنار پدربزرگم دفنش کردن،دیروز صبح بچم به دنیا اومد و قبل از ظهر دفن شد،تا لحظه ی دفن منتظر برگشتنش بودم💔منتظر بودم یکی بیاد بگه خانم مژدگونی بده که بچت برگشت😭😭ولی زهی خیال باطل


با بند بند حرفات جیگرم سوخت 😞😞😞از خداوند میخوام یه شادی بزرگ تو زندگیت بیاره که سنگینی این غم از دلت بره انشاالله دیگه هیچ وقت غم نبینی عزیزدلم

تو چقد مثه هیشکی نمیمونی...خیلیم عشقی خودت نمیدونی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز