سبحان الله بهر غمی یار تویی
سبحان الله گشایش کار تویی
سبحان الله به امر تو کن فیکون
سبحان الله غفور و غفار تویی
ای خالق خلق،رهنمایی بفرست
بر بندهه ی بینوا، نوایی بفرست
کار من بیچاره، گره در گرهست
رحمی بکن و گره گشایی بفرست
آن دشمن دوست بود دیدی که چه کرد
یا اینکه بغور او رسیدی که چه کرد
میگفت همان کنم که خواهد دل تو
دیدی که چه میگفت و شنیدی که چه کرد
با علم اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان ترا میسر گردد
مغرور مشو به خود که خواندی ورقی
زان روز حذر کن که ورق بر گردد
گر غره به عمری به تبی برخیزد
وین روز جوانی به شبی برخیزد
بیداد مکن که مردم آزاری تو
در زیر لبی به یا ربی برخیزد
آنکه به کوه ظلم خرگاه زند
خود را به دمِ آه سحرگاه زند
ای راهزن از دور مکافات بترس
راهی که زنی ترا همان راه زند
گر ملک تو شام و گر یمن خواهد بود
وز سر حد چین تا به ختن خواهد بود
روزی که ازین سرا کنی عزم سفر
همراه تو هفت گز کفن خواهد بود
-الهم عجل عجل عجل لولیک الفرج
