ما چهارساله ازدواج کردیم دوسال عقد دوسال هم عروسی کردیم
همسرم چون نظامیه شهر دیگه کار میکنه و منم میمونم خونه مادرم اینا
یه خونه دویست متری هم داریم که جهازمو چیدم اونجا آخر هفته ها ک همسرم میاد میرم خونمون ... که خونه هم شهر خودمه ... دیشب ب شوهرم گفتم یه خونه سازمانی بگیر بریم اونجا بمونیم
شوهرم میگه دلم نمیخواد خونه سازمانی بمونیم یه خونه یکو دویستی میخریم میمونیم اونجا
اینجا خونمون رو نمیخواد بفروشه میگه این بمونه طلاهات پونصد درمیاد منم اینجا خونه رو تموم رهن سیصد میدم ماشین روهم میفروشم
خوب خونه بخرید بدید اجارهههه
همه فکر پس انداز و نگهداری سرمایه‌شون هستن شما میگی نه
خونه سازمانی که خریدنی نیست
من اینجوری حس میکنم خیلی تو فشار میفتیم..شوهرم ماشینشو بفروشه چجوری بعدا میتونه بخرع؟؟😭😭 من طلاهامو بفروشم سکته میکنم😭😭
ملک ارزش داره بنظرم
برید خونه سازمانی ماشین و طلانفروشین
خونه اصلی رو هم رهن بدین باید فاتحه دیواراش رو بخونید
خیلی خوبه ب نظرم بخر بهتره
من ب خونه وزمین نه نمیگم هیچوقت خونه وزمین ارزشش از طلاهم‌بیشتره حاضر باشم ماشینمم میفروشم میذارم روش ک‌الانم همین کارو کردم ماشین طلارو دادم زمین بخرم
بله درسته بروید همون شهری که همسرتون هست خونه سازمانی
نشد خونه اجاره کنید ولی دور از هم نباشید
اینجوری شوهرت بهتر مسئولیت پذیر میشه و زیر بار زتدگی میره
اگه وسع مالی دارید یک خونه شهر خودتون بخرید یا اجاره بدهید یا بگذارید وقتی میایید شهرتون یک حایی داشته باشید
بنظرم انقد فشار هم خوب نیس
خونه اینجارو تخلیه کن بده اجاره خودت برو یه شهر دیگه خونه سازمانی
هم ماشینت وطلاهاتم داری
