زاید =باید
[QUOTE=337966762]خواستگاری و بله برون من فقط برادر م میگردوند خواهرم میچیدتو آشپزخونه آماده میکرد برادرم تعارف میکرد ...[/QUOTE
خب منو که برا خواستگاری نمیزارن بیام
از الان نمیخواد زانو ی غم بگیری
به موقعش انجام نده. حموم خواب خسته تکلیف کار بیرون
کار دنیا برعکسه ها
من نامزد کردم خواهر کوچیک پرروم بهم گفت حق نداری نامزدت مرتب بیات اینجا من میخوام راحت باشم
هرهفته من میرفتم خونه اونا
یه بار که اومده بود خونه مون و تو اتاقم بود
یهو ابجیم گفت وقتی اینجاس بگو یهو میام بیرون از اتاقت میات بیرون
گفتم من نمیتونم باهات هماهنگ کنم خودت مرتب از اتاقت بیا بیرون
پررو خانم
خودش نامزد بود من نه تزی دادم نه دستور
یادم میات کفری میشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
