چن روز پیش سالگرد پدر بزرگ نامزدم بود و مسجد مراسم داشتن منم رفته بودم و دیروز ما خونه مادرشوهرم اینا شام مهمون بودیم بعد شام مادرشوهرم با خنده و شوخی گفت با جاریام شب مراسم باهم بودیم میگفتن عروست خوبه ها ولی پسرت خیلی خوشگل تره منم گفتم از عروس من یدونس منم کمی ناراحت شدم حالا ایندفعه که زن عمو های نامزدم ینی همون جاریای مادرشوهرم دیدم چی بگم که دهنشونو ببندن و همش نظر ندن این بار چندمه اینم بگم تعریف از خودم نباشه من قیافم نسبتا خوبه و شاید یه لول بالاتر از نامزدم
تازه اول کاری هیچی نگو
نگه دار بعد عروسی
بگو عمو هاهمشون یکم بی سلیقه بودن تو انتخاب زن
شایدم از خودش گفته مادرشوهرت بنظرم هیچ واکنشی نشون نده شاید میخاد حرصتو دربیاره من باشم لبخند میزنم فقط
ولشون کن اونا از جا دیگه سوختن
به نظرم حرفی نزن به نامزدت یاد بده اون جوابشونو بده نامزدت بگه خوشگل تر از زن من نیست
از من می شنوی دهنشونو نبند
اگه خودت قبول داری زیبایی دلیلی نداره با حرف زدن و دعوا با اونا بخوای خودتو ثابت کنی
دفعه بعد گفتن بگو اره دیگه شوهرم زیباس مشخصه خوش سلیقم یا ن؟
ولشون کن دم دهن مردمو نمیشه بست
برات مهم نباشه بنظرم مردم هر حرفی از دهنشون در میاد
منم زندایی ام میگفت نامزدت زیاد پول جمع میکنه به چ دردش میخورن اخه
جوابشو ندادم خودش خجالت شد
مامانم همیشه میگه اونی که نقل قول میکنه و حرف میبره میاره لابد حرف خودش رو این وسط به یکی نسبت میده
مادرشوهرت باید عقل نگفتن داشته باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
