تجربه برعکس شمارو داشتم
روز سونو حس کردم واااااقعا دنیا تیره و تار شد
فقط تو خبابون میدویدم گریه میکردم
همسرمم دنبالم
اولش سخت بود ولی کنار اومدم تو همون حاملگی
از وقتی به دنیا اومد تا الان دنیامه
مخصوصا که تو درس و موسیقی سرامد همسناشه
گاهی همسرم میگفت دختر میخواستی یکی دیگه بیاریم میگفتم اصلا دیگه دختر نمیخوام
درست میشه عزیزم خوش قدم باشه مامان خانم