حوصلم سررفته😂
اولین*
هرموقع اومد میام تو این تاپیک اعلام میکنم🤭🤭🤭🤭
به نام خدا
آخوند
من اول دبیرستان بودم
قصاب بود هست😂
نزاشتم پاشونو بزارن تو خونمون
۸ سالم بود 😂
یکی از دوستای بابام فکر میکرد خانواده ما دختر بزرگ دارن .
عمه ام از خونه با نهایت بی احترامی پرتشون کرد بیرون
پسر خاله ام بود و من حدود ۱۳ / ۱۴ سال، کارش تراشکاری بود
اولین کارواش ماشین داشت ۱۶ سالم بود
خودم ک نداشدم ولی مامانم میگ ۱۵ سالم بود خاستگارم ی پسر بیست خورده ای موها فرر پر سیبیل هیکلشم بزرگ پرمو اولین دیدارشم اینجوری بوده ک اومده دم در با موتور گفده میدزدمت موتورو یجور کشیده جلوش انگارر میخاسده بزنتش مامانم هین کشیده پسره پوزخند زده بعدم اومده خاستگاریش😂
من 18 سالمه تا حالا نداشتم شایدم داشتم بهم نگفتن
من ۱۲ سالم بود اونم فک کنم علاف بود 😐😂مادربزرگش به مادربزرگم گفته بود
تنها خواستگاری که به خونه راه دادیم یکی شوهرم بود یکی هم قبل شوهرم اومده بود من از دور دیدم خوش تیپ بود میگفتن چشماش عسلی بود موهاش هم بور بود من خودم یواشکی ریششو دیدم ریش بلند طلایی داشت البته زیادم بلند نبودا 😂
۱۸ سالمه یه قصاب دو ساله پیگیرمه😐البته به خواستگاری نکشیده خدا رحم کرده از بابام میترسه😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
