من همونم که جاری بزرگم ما را برای بله برون دخترش دعوت نکرد
حالا دخترش را وقتیکه شوهر می داد به زور فامیل کارت دعوت داد و خوب شوهرم به خاطر برادرزاده اش راضی شد بریم عروسی
حالا عید امسال ما تهران عقد کنون دختر خواهرشوهرم رفتیم و بعد که برگشتیم خواهرشوهرم باختر وداماد قرارشد برای روز سیزده بدر بیان خونه ما و دیگه یکباره پاگشا کنم از اونجا که دختر جاری هم بهمن پارسال عقد وعروسیش باهم بود گفتم شماها هم بیان یکباره مثل باقی فامیل دوتا عروس دامادها را پا گشا کنم اما فقط دختر خواهرشوهرم و خانواده شوهرم اومدن از جاری و بردار شوهر و دخترشو داماد خبری نشد زنگ که زدیم گفتن جاری سر کاره نتونسته مرخصی بگیره و برادرشوهر هم نمیاد ولی عروس و داماد چون مادر و مادربزرگش توی شهر ما هستند میان ولی روشون نمیشه و از این حرفها منم خیلی تعارف و عزت کردم که نه اونهام بیان خلاصه مهمانی برگزار شد و این عروس و داماد نیومدن منم دیگه بی خیال شدم شب که با شوهر رفتیم توی کوچه آشغال بزاریم دیدیم ماشین پسره داماد جاری دم خونه مادرشوهرم هست یعنی تا اونجا اومده بودن سر بزنن بعد برای مهمانی ما نیومدن خیلی تعجب کردیم و منم دیگه به روی خودم نیاوردم حالا میگید چکار کنم دیگه هیچ مراسم و مهمونی این جاری ودختر را دعوت نکنم شما بودید چکار می کردید ؟
