و اینکه چند ساله ازدواج کردید؟ ما بعد از 15 سال دیگه اون قربون صدقه رفتن های اوایل نیستش. چون آقایون خیلی تو فاز این کارها نیستند. خصوصا که خرشون از پل گذشته باشه! البته مشکلات زندگی هم هست.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ما بعد پنج سال من خیلی تعغیر کردم یعنی انقد گاهی تو ذوقم زده خسته و بیخیال شدم از طرفی خودش میگه چرا اینجوری شدی تو یه شب بغل من نمیخوابیدی بغض میکردی یا میگه تو هیچ وقت تنها غذا نمیخوردی ولی وقتی میگم دلیلش رفتار توعه بش بر میخوره
یک قاتل درپی کشتن من است،گاهی او را در آینه میبینم:
ما بعد پنج سال من خیلی تعغیر کردم یعنی انقد گاهی تو ذوقم زده خسته و بیخیال شدم از طرفی خودش میگه چرا ...
شاید خیلی سخت می گیری. ما اینقدر درگیر مشکلات مختلف بودیم که قبلا تو تاپیک هام نوشتم. من در شرایط عصبانیت و ناراحتی همسر خوبیهاش را به یاد میارم واکنش تند نشون نمی دهم!
خیلی از کارای معمولی که همه تو نامزدی داشتن یا سوپرایز و این داستانا ما اصلا نداشتیم
ما ۱۵ سال و نیم اختلاف سنی داریم و کارایی که من دوست دارم انجام بدیم از نظر شوهرم بچه بازی هست چیزی که بیشتر تو زندگی مون اذیتم میکنه همین اختلاف سنی هست