ازدواج های طولانی مدت چطوری میشه؟؟🤔

آخه اینجوری دیگه فایده نداره😕 (به نظر من)

چالش و بحث و دعوا قطعا تو هر رابطه ای پیش میاد و اصلا باید باشه

اما اینکه یه اتفاق بزرگ بیوفته که اساس رابطه رو خراب کنه مثل بی حرمتی های بزرگ مثل خیانت و...

دیگه اون رابطه هیچوقت یه رابطه ی واقعی نمیشه

حالا اگه به هر دلیلی دو نفر با هم بمونن بازم ظاهر قضیه رو میتونن حفظ کنن

ولی از درون همه چی خرابه

عین یک لیوان شکسته رو بگیری به زور سعی کنی تیکه هاش رو بچسبونی، حتی اگر هم موفق بشی یک لیوان سالم و زیبا نمیشه، پر از تیزی و بیرون زدگی و خط و خش و به شدت هم شکننده هست

حالا باز نمیدونم 

ولی خودم دوست دارم همیشه تو رابطه ای باشم که کاملا سالمه

اینکه خراب بشه و یه نسخه ی ترمیم شده ی بی‌کیفیت ازش داشته باشم رو اصلا نمیتونم تحمل کنم 

ارزشش در چیه؟؟

ببین منم با بعضی سختی ها موافقم

اصلا آدم شریک زندگی پیدا میکنه که دو نفری با هم به جنگ سختی های زندگی برن

مثلا آدم فقر رو تحمل میکنه با شریکش، بیماری رو تحمل میکنه و میجنگه، ورشکستگی رو تحمل میکنه، خستگی هارو تحمل میکنن، بزرگ کردن بچه ها، آشتی کردن بعد از دعواها و ... در برابر همه چی با هم میجنگن و تحمل میکنن

اما یه سری چیزا دیگه خارح از محدوده هست و اتفاقا هم تیمی بودن رو ميبره زیر سوال

مثلا اگه من به شوهرم خیانت کنم یا شوهرم بگیره منو کتک بزنه یا یه کاری انجام بدیم که به ضرر اون یکی باشه و به همدیگه آسیب روحی یا جسمی بزنیم

اینجا دیگه نشون میده اون رابطه ی هم تیمی و درست خراب شده و جنگیدن واسه درست کردنش چندان ارزشی نداره چون حرمت ها از بین رفته و هرکس دیگه یک فرد جدا شده.  اون تیم خوب دیگه وجود نداره

حالا البته باز نمیدونم 🤷‍♀️

اینا همش نظر منه و ممکنه درست باشه یا نباشه

خیانت از نظر من خیانت جنسی هست

عزیزم من تاپیکت رو نخوندم

نمیدونم اینایی که گفتی چطوری بوده و چی شده

فقط به طور کلی گفتم چه چیزایی عشق رو خراب میکنه

حالا ممکنه تهش دو نفر با هم بمونن چون به قول شما بچه ها در اولویت هستن یا دلایل دیگه

ولی من کارم به مسائل اینجوری نبود

فقط در حالت خالص در نظر گرفتم

حالا اگه بخوایم اینجوری بگیم که قراره بی حرمتی پیش بیاد ولی دو طرف کوتاه بیان، حداقل باید اطمینان حاصل بشه که این فداکاری دو طرفه هست

مثلا اگه قراره من به هر دلیلی خیانت همسرم رو ببخشم، باید مطمئن باشم اونم اگه جاهامون برعکس بود خیانت منو میبخشید،  اینجوری میتونم مطمئن بشم که اون دلیلی که دارم بخاطرش این فداکاری رو میکنم انقدر مهم هست که خود همسرم هم بخاطرش عین همین فداکاری هارو میکنه

اون موقع شاید بیخیال زندگی شخصی و لذت خودم بشم و از اون به بعد بخاطر اون دلیل زندگی کنم و در اولویتم باشه

درسته 

تعریف هرکس از خیانت فرق میکنه

من خودم چت و قرار بیرون رو خیانت نمیدونم

بیشتر یه چیزی تو مایه های پنهان‌کاری یا رفتار پرخطری که نزدیک به خیانت هست در نظر میگیرم

شما همچین چیزی رو تجربه کردید؟

یا بیشتر