صبح زود بیدار شدم ناهار درست کردم اخرسر میره خونه ننش میخوره چقد این ادم می‌تونه نفهم باشه بعدمیگه مگه چی شده حالابیابخوریم گفتم نمیخاد دیگ نمیخورم گفت یه روزم برام اعصاب نمی‌ذاری .هرجامیره میلمبونه انگار گشنه مونده خونه ازغذای ماهم برد براشون بعدمن منتظراین ادم بودم
خودتو عذاب نده
ب اندازه خودت درست کن
غذا بزار خودتم قشنگ بشین بخور،شوهرتم اومد حتی نپرس غذا خوردی یا نه
مردها نمیفهمن واقعا
شوهر من اوایل اینطور بود کم کم خوب شد
اگه اینجور مواقع واکنش خوبی بدی
کشیده میشه سمتت
سعی کن صمیمی بشی باهاش و زیاد غر نزنی
درسته اعصاب آدم خرد میشه ولی باید تمرین کرد بهشون اهمیت نداد.چون برا اونا چیزی نمیشه فقط اعصاب ما خراب میشه
رفتار شوهرت بسیار غلطه
اما واکنش شما اصلا درست نیست
یکجور رفتار نکنه که انگاری اشپزیشی، و فقط واسه اون میشوری و میپزی
اینبار چنین حرکتی زد بگو خوب کردی غذاتو ریختم دور
یا ۴ بار غذا مونده بزار جلوش بگو واسه دیروزه که نبودی یا بگو فکر کردم میری خونه ننه جانت
اصلا بهش محل نده دیگه
فقط هم اندازه خودت غذا درست کن
اگرم گفت غذا چرا نداریم بگو برو خونه ننت
چرا شوهر میکنیم؟چون از اعصاب راحت خسته شدیم یکی و میخایم هر روز رو اعصابمون راه بره
ببین ی چند بار غذاتو تنخا بخور اهمیت نده ببینه برات مهم نیست خودش میگه چرا غذا خوردی منتظر نموندی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
