با شوهری که تا الان پیش دوستشه چیکار کنم

نه. دو سه ماهه زندگیم به خاطر بچه هاش به‌هم خورده..

درهفته سه روز بچه هاشو از زن سابقش میگیره و میره خونه مادرش میمونن..و من سه روز تنهام. به‌من که میرسه‌میگه پول ندارم ولی برا بچه هاش شده قرض میکنه میخره

اره 

ولی من سعی میکنم خیلی اهمیت ندم مثلا وقتی میره پیشه رفیقاش منم برای خودم برنامه میچینم میرم خونه مامانم یا مادربزرگم یا دوستامو دعوت میکنم خونمون

فیلمای خوب دانلود میکنم تو اون مدت میبینم یا بچه هارو میزارم پیش مادر یا مادرشوهرم کارای خونموم میکنم یا حمام میرم

من۲۲/۵

مشکل زندگی ما مدیریت نداشتن شوهرمه. زندگیم دوسه ماهه به خاطر بچه هاش رسما برزخ شده. 

متاسفم عزیزم شما هم ازدواج دومتون هست ؟

و اینکه آیا از اول یعنی قبل از ازدواج  چنین شرایطی رو گذاشته بودن که قراره پیش بچه ها سه روز بمونن ؟

نه سرسنگین کمی رفتار کن 

منم برنامه میذارم براخودم وقتی نیس ولی تک تک ثانیه هاشو خودخوری میکنم و حرص میخورم..

استایلت رو عوض کن ، موهات کوتاه یهو بزن مصری ، کوتاه کوتاه ، یا موهات مشکیه برو بلوند کن ..و بعضی مردا زود از خونه و خونواده خسته میشن یا بصری هستن ، باید از طریق چشم بهشون هیجان بدی ، مثلا استایل بیرونیت رو عوض کن ، اگه همیشه تیپ اسپرت میزنی یهو تیپای کلاسیک بزن، بیرون دامن و سارافون بپوش ، کتاب بخون ، ارایشت رو عوض کن ، فیلمای عاشقونه ببین تو خونه و همش شعر بخون و بگرد و روی میزت گل و شمع بزار ، یجوری باش ک توجهش بیاد سمتت ک اینهمه امید ب زندگی چیخ ک داری و چرا اینطوری شدی کنجکاو میشه. ؛دقیق میشه روت ، حساس میشه و سعی میکنه بیشتر پیگیرت باشه و کمتر از خونه بره بیرون ک سر از کارت در بیاره، 

. اما اگه همش همین مدلی ک هستی باشی. هیچی بهتر از ی زن دلمرده و خسته و افسرده نیس ک‌ی گوشه نشسته تو خونه و غصه میخوره و دست و دلش ب هیچ کاری نمیره و شوهرشم خیالش راحته ن کسی نگاه ب زن خستش میکنه نه زنش حال و حوصله چیزیو پاره بعدم تو هی بهونه میگیری اینم بهشونش جور میشه ک بیشتر ازت دور شه و میگه چون سرم غر میژنی من دور شدم سرد شدم .. بنظرم خودت رو بزار تو الویت و اروم اروم همه این پلنارو اجرا کن مثلا حدود ۱ ماه و نیم همینجور اروم. پیش برو

سخته ولی کنارش میتونی حلش کنی

همه یه جور گرفتارن متاسفانه

منم یکم حرص میخورم ولی میزنم ب بیخیالی چند سالته بچه داری

خب ببین بو میده یا نه ؟

من ازدواج اولمه.

نه ازاول اصلا بحث بچه نداشتیم و بهم گفته بود حضانتو دادم ره همسر سایق.. بعد من رفت حضانتو گرفت و الان سه روز در هفته میاره و برااینکه بچه ها عادت کنن میبره خونه مادرش. بچه هاش ازدواج پدرشونو نپذیرفتن‌

حاملم.۲۷ سالمه