۱۸ سالمه
با اعتماد ب نفس زیر خط فقر
ولی درس خون که الانم دارم ازش زده میشم دیگه
محدودیت های بی مورد خانواده و گیرای الکی سر لباس پوشیدن و بیرون رفتن و ...باعث شده از خودم متنفر بشم چون احساس میکنم این من نیستم که دارم زندگی میکنم برعکس دوتا ادم ۵۰ ساله دارن تو وجودم زندگی میکنن من موقع بیرون رفتن از خونه همراه با خانواده کلی اذیت میشم از خودم متنفرم از قیافم از لباسام بدم میاد چون احساس میکنم شبیه همسن و سالام نیستم اصلا از ی طرف حرفای اعضای خانواده هم اذیتم میکنه که میگن نمیزاریم دانشگاه راه دور بری وگرنه میری اونجا و همه کاره میشی
میدونی یجایی ادم از این حرفای چرت و پرتشون دیگه خسته میشه یجایی دیگه دلش نمیخواد زندگی کنه باهاشون
مگه من چی میخواستم ؟
یه بیرون رفتن عادی مث بقیه اعضای جامعه یه انتخاب لباس معمولی با سلیقه خودم مث بقیه همسن و سالام زندگی کردن برا ی بچه ۱۸ ساله باید بشه ارزو ؟ منطقیه ؟
نکنید با بچه هاتون راه بیاید
بزارید تحت مشورت شما تصمیم بگیرند
نه خود سرانه و نه اینکه شما به جاشون تصمیم بگیرید