2777
2789
عنوان

به نظرتون طلاق بگیرم؟ بلاتکلیفم

917 بازدید | 48 پست

۶ ساله ازدواج کردیم شوهرم خیلی عصبیه و قاطی کنه کتک میزنه . دیروز جلوی مهمونا و خانوادش سرم داد زد واسه اینکه دو سه بار صداش کردم که بیاد. هر بار صداش میکنم جواب نمیده مجبور میشم دوباره صدا کنم. منم وقتی آبروریزی کرد رفتم از خونه بیرون تند میدویدم که برم تاکسی بگیرم برم خونه

توی کوچه چند نفر آدم بودن سرشو از ماشین کرد بیرون گفت هوی عوضی سوار شو

منو بگید سکه ی یه پول شدم.

رفتم با خجالت سوار شدم شروع کرد بدو بیراه گفتن 

منم گفتم اخلاقت مثه سگ میمونه ادم ازت میترسه وسط راه گفت گمشو برو منم پیاده شدم رفتم یه گوشه توی یه کوچه نشستم به گریه کردن اومده دنبالم میگه برو توماشین بذارمت خونه گفتم نمیام میخوام تنها باشم برد وگرنه داد میزنم انقدر بهم فحش داد و گفت برو منم شروع کردم داد زدن بعد با کلی کتک منو برد توی ماشین انقدر این چند سال وسایل خونمو شکوند و دم نزدم بعد این همه وقت اومدم وسایل داخل ماشینشو شکوندم کاری که خودش با زندگیم کرد با ماشینش کردم انقدر سوخت سوار شد منو ببره خونه پدرم.پدر و مادرم سنشون بالاس واقعا اذیت میشن از ابن بجثا هر چی گفتم قبول نکرد زنگ زد منم عصبانی بودم از نفرت تف انداختم تکی صورتش انقدر منو کتک زد همه بدنم درد میکنه زد توی صورتم چشمم کلی ورم کرده .... گفتم ازت شکایت میکنم بخدا زجرم میدی حلالت نمیکنم ...انقدر زدم منم شروع کردم به چنگ زدنش انقدر زدمش و چنگ زدم بدنشو دلم خنک شه ولی نشد رفتیم خونه بابام تا میخواستم حرف بزنم میپرید وسط حرفم. اخر رفت مامانشو بیاره من زدم بیرون

انقدر دلم شکسته و حالم بد بود که با یه وضع بد (کفشم توی ماشین موند با دمپایی) و لباسای مهمونی زدم بیرون .زنگ زدم دوستم اومد دنبالم شب رفتم خونش بمونم زنگ زد بعد چند ساعت که از خونش نیای میام شیشه های خونشو میشکنم

حالا این دوستمو میشناسه رفت و امد خانوادگی داریم ولی انقدر بی ذاته فحشش میداد و سوخته بود از اینکه آبروش پیش اون رفته ...

مادرش کلی به من پیام داد که اره تقصیر توعه پسرمو تیکه پاره کردی بدنش زخم شده منم عکس صورت و بدنمو فرستادم برگاش ریخت توقع نداشت. شوهرم گفته بود اول سمیرا زده من نزدمش ... اول اون فحش داده ... خانواده اونا طرفم نیستن چون همیشه موقه دعوا شوهرم میگه اون روی مخم میره صداش جیغه بی ادبی میکنه منم میزنمش... تحلیل رفتم توی این چند سال به خدا

حالا باورتون میشه توی همه ی این صحنه ها پسر ۴ ساله بیچاره ی من بود و همه این اتفاقارو دید

دارم فشار اعصاب و روان دارم بهم میریزم

دیشب اومدم خونه تاالان خواب بودم خیلی افسرده و داغونم آبروم کلی رفته و از این آبروریزی متنفرم ... شما جای من بودین چیکار میکردین😭

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اسی شاید بهت علاقه نداره

عاشقم نیست ولی دوستم داره کلا خانوادگی عصبین و افسرده باورت میشه با هر چی خوشحال میشم میگه تو اوسکولی من هیچی خوشحالم نمیکنه ... همش حرفای عادیش فحشه باهاش حرف میزنم میگم عزیزم قربونت برم ... همش به شوخی و جدی بهم توهین میکنه و بددهنی ... من از این اخلاقش متنفرم... بخدا زجرم میده با بی محبتی و بداخلاقیاش

طلاق متاسفانه

حقیقت آیینه‌ای بود که از آسمان به زمین افتاد و شکست، هر کس تکه‌ایی از آن را برداشت خود را در آن دید، گمان کرد حقیقت نزد اوست، حال آنکه حقیقت نزد همگان است.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز