منم شرایط تو رو دارم خدا لعنت کنه همه زنای هرزه ای رو که اوار میشن تو زندگی کس دیگه...ببین خواهر من اول مثل تو ابروداری و سکوت کردم بعد دیدم قضیه بدتر شد ارتباطشون صمیمی تر شد بعد جنگ و دعوا راه انداختم شروع کرد به دروغ گفتن و قسم ناحق خوردن که من خاعن نیستم ..قهر کردم رفتم خونه پدرم دیدم ارتباطش قطع نشد اومد دنبالم و با التماس منو اورد خونه و تعهد داد که دیگه خیانت نمیکنه ولی دروغ میگفت بازم باهاش در ارتباط بود چند ماه باهاش قهر کردم ابروش توی خانواده ها و همسایه ها رفت تهدید به طلاق کردم دیدم چیزی عوض نمیشه انگار هرزه ها مهره مار دارند هر روز بیشتر بیشتر ازم دور میشد الان یه مدت هست قیدش رو زدم هر چند هنوز استرس دارم و ارامش ندارم من که واگذارشد کردم به خدا واگذارشد کردم به سید الشهدا..ان شاالله هر دوتاشون تاوان بدند..برات ارزوی موفقیت دارم
حداقل برو دانشگاه و خوابگاخ دختره
هر روقت دیدیشون با همن دوتا عکس بگیر
ببر حراست
تا حسابشو برسن
کم کمش اینه که یه حالی ازش گرفته میشه
تنها راهی که داری اینکه که توی خونه یه مهارتی رو یادبگیری تا به تدریج بتونی مستقل بشی و ازش طلاق بگیری و سرپرستی بچه ها هم با خودت باشه....
بهونه نیار
از همین اینترنتی که در اختیارت هست استفاده کن و حرفه ای رو شروع به یادگیری کن تا چندماه دیگه بتونی جدابشی .. تا اون زمان همین روند الان رو ادامه بده و چیزی به روی خودت نیار
اگه میدونی جدانمیشی به روی شوهرت نیار تا براش عادت نسه
شوهرتم ۲۴ساعته گرفتارکارای خودت و بچه ها کن که وقت خالی نداشته باشه
سعی کن هفته ای سه بار بکشونیش اتاق خواب تا برای هرزه خانوم کمر
و دمق نداشته باشه
به فکر بچه ها نباش
طلاق بگیر
