بعد زایمان چطور با بدن خودتون آشتی کردین🥲🥺

عادیه 

البته من مجردم 

بد چند سال درست میشه

خیلی راحت

من یه انسان رو در درونم پرورش دادم و شیر دادم و این خیلی برام مقدسه

من اصلا شیر ندادم سینه‌هام همونحوری کله قندی موند

چون بچم ریز بود یه ترک هم رو شکمم نیافتاد و اینکه من کلا کم غدا هستم کلا ۱۲ کیلو وزنم رفته بود بالا که اونم ورم بود زود بعد زایمان ورمم خوابید و الان دقیقا عین روزگار مجردی هستم

برای منم سواله بالافاصله بعد از زایمان چجوری با تغییرات بدن کنار میشه اومد  بارداری تغییرات بدن راحت میپذیریم اما وقتی زایمان میکنیم یکهو و یک شبه بدن بهم میریزه شکم شل و بدن لک دار رو چجوری باهاش میشه کنار اومد 

چون دوسال کامل شیر دادم به مرور زمان شکمم دوباره تخت شد

شیردهی باعث جمع شدن رحم میشه 

ب راحتی 

البته اینکه شوهرم عیچ انتقادی نکرده تاثیر داره وگرنه جنبشو ندارم کافیه بگه یجاییت اینجوریه دیگ خودمو میبازم

من که اصلا این حس و حال رو‌ندارم. خوشحالم که دو تا دسته گل دارم هرچند که هیکلم مثل قبل نشد و نمیشه . هر دو تا بچه م رو‌هم با عشق دو سال شیر دادم یعنی همیشه موقع شیر دادن دائم پیشونی بچه هامو بوس میکردم و روزی که از شیر گرفتمشون خیلی گریه کردم بخصوص دومی رو .چون میدونستم من دیگه بچه نمی‌خوام و این لذت در همینجا تمام شد......عزیزم قطعا بدن یه مادر زمان زیادی میخواد تا جمع و جور بشه ضمن اینکه امکان نداره بشه مثل روز اولش .

خدا بیامرزه آزاده نامداری ازش پرسیده بودن چاق شدی انگار گفته بود من یه زایمان کردم و الان مادر هستم و امکان نداره بشم آدمه قبل از زایمانم. و واقعا هم درست می‌گفت .

تو هم سخت نگیر . خیلی‌ها در حسرت بچه میسوزن....به نظرم مزد خراب شدن هیکل مادر ، همون بچه ای هست که خدا بهت هدیه داده .

ترک که مطمئنا بوده و شکم شل و سینه های تا به تا

بچه دومم ۸ ماهشه

ولی اینقدر از وجودشون لذت میبرم که به نظرم ارزشش رو داشته

البته همسرم هم این وسط نقش داشته چون به اندازه ای بهم توجه داره که کوچکترین حس بدی ندارم