2777
2789
عنوان

به خاطر یه حرفی که مادرم ۹ ماه پیش زده هنو ز هم اشکام بند نمیاد

| مشاهده متن کامل بحث + 3369 بازدید | 102 پست

در واقع درستش این بوده می گفت دو تا شون سرما می خورن به پدرت هم می گفت خودت هم نرو اصلاً.


تو را آرزو کرده بودم ولی تو از آرزوی منم زیباتری دخترم💗مامان دو تا دختر دوقلو💗

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همه والدین فرق میذارن بعضیا آشکار بعضیا جدیدا تحقیقاتی انجام دادن که همه والدین اینو بیان کردن و اکق ...

من تک فرزند دارم بنابراین حرفتونو رد نمیکنم وممکنه کاملا منطقی هم باشه اما منصفانه نیست بچه ها خیلی اسیب میبینن اگه بفهمن

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

شاید داداشت ضعیفه وکوچکتره زود سرما میخوره چیز بدی نگفته تو لابد بدنت قویتره از این حرف مامانت نباید ...

داداشم ۲۸ سالشه و قدرت بدنیش بالاست 

من ضعیف ترم و همیشه زود مریض میشم

یه قاشق فلفل قرمز هندی بزارین تو جیبتون🌶️هروقت هوس کردید با کسی دردودل کنید بریزید تو حلقتون                      
به خاطر یه حرف ساده اینقدر خودتو آزار نده شاید بدن برادرت حساستره من خودم معمولا تو سرما تا حدودی ...

از بچگی همینطور بود😔 

من ضعیف ترین بچه از لحاظ بدنی بودم ولی کارای سخت تر رو به من میداد 

داداشم ۲۸ سالشه و خیلی قوی هیکله 

یه قاشق فلفل قرمز هندی بزارین تو جیبتون🌶️هروقت هوس کردید با کسی دردودل کنید بریزید تو حلقتون                      
عزیزم چرا بابت یه حرف اینقد ناراحت شدی،باور کن داداش من ماشاالله قد و هیکلش از من بزگتره و ۳۱ سالشه، ...

داداشش همه عشق و امید زندگیشه؟!!!!!!!چرا باید اینطور باشه وقتی خودش دوتا بچه داره ؟!!!

منم برادر دارم ولی دیگه اینقدر توجه بخاطر جنسیت فقط؟

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

وااای خیلی بده!

برای من یه اتفاق شبیه این افتاده ولی درجه‌اش خیلی کمتر از مال شما بوده. با اون حال خیلی ناراحت شدم. 

یه بار یه جایی من و دوستم (۱۸ ساله) با خالم و دخترخالم (حدود ۳۵، ۴۰ساله) بودیم. 

مجبور بودیم به خاطر چیزی چند تا تخت خوابو جابه‌جا کنیم. من و دوستم و دخترخالم مشغول شدیم.

(من از نظر بدنی خیلی ظریف هستم و کلا زور چندانی هم ندارم.)

داشتیم کار می‌کردیم یهو وسطش خالم اومد دخترخالمو کشید کنار گفت تو کار نکن کمرت درد می‌گیره!!!

انگار ما مرد آهنین بودیم یا کمر ما کمر نبود!

حالا بماند که بعد کار هم چقدر کمر درد گرفتم. چون واقعا زور این کارها رو ندارم.

قبلا هم همچین رفتارهایی از خالم دیدم.

حالا من خالم بود انقدر ناراحت شدم، مادر که جای خود داره.

مامان شما پسر دوسته.من چی بگم ک مامان بابام بین منو خواهرم فرق میزارن

من مجرد بودم هیچ کاری واسم نکردن مثه بی پدر مادرا خودم کار کردم رو پای خودم بودم الان میبینم چقدر ب خواهرم اهمیت میدن.فقط بچمو دوست دارن اونم چند ساعت

منک قطع رابطه کردم توم همین کارو بکن

بره دنبال پسر عزیزش


مادر شدن مثه آتو دادن به دنیاست، همیشه استرس داری همیشه نگرانشی .پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد.   پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙   پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙

عزیزم ناراحت نشو درسته حرفش درست نبوده ولی خب خیلیا هستن پسر دوستن من بابام مامانم داداش بزرگم رو یه طور دیگه ای دوست دارن هممون میدونیم فقط کافیه داداشم یه اشاره بزنه مامان بابام هر کاری داشته باشند بیخیال می شوند و پر می کشند به سمت داداشم حتی اگه کارشون مربوط به بچه های دیگه شود باشم حالا ما خواهر برادری همه عادت داریم به این رفتارشون و بر عکس تو اصلا ناراحت نشدیم که هیچ ما هم همون اندازه داداشمون رو دوست داریم 

گلم شما بیرون رفتی بارون رو تماشا کنی سرما نمیخوردی ولی به خاطر حرف مامانت ممکنه سرما بخوری .درسته م ...

من مشکلم اینه که چرا سلامتیم برای مادرم اهمیت نداشته😔چرا برادرمو بمن ترجیح داده 

من زیر بارون نرفته بودم زیر شیروانی نشسته بودم 


یه قاشق فلفل قرمز هندی بزارین تو جیبتون🌶️هروقت هوس کردید با کسی دردودل کنید بریزید تو حلقتون                      
از بچگی همینطور بود😔  من ضعیف ترین بچه از لحاظ بدنی بودم ولی کارای سخت تر رو به من میداد  ...

منم   ضعیفه   بودم و هی منو  برای  کارهای سخت   صدا میزد...برادرا درشت و   سالم،من ریزه و  لاغر و همیشه مریض(دیابتیک بودم)

زامبی سابقم🤞حال دل من خوب نمیشود که نمیشود که نمیشود... میگذره...ولی ردش میمونه💔تو الان شیرینی یه محفلی👎👎👎
من مشکلم اینه که چرا سلامتیم برای مادرم اهمیت نداشته😔چرا برادرمو بمن ترجیح داده  من زیر بارون ...

ببین     غم ت برای  ۹۹درصد   خانم  های ایرانی    آشناست و همدردتیم...چاره چیه؟؟    چاره ای نداریم جز   بی محلی و  پوست کلفت بودن.  من انقدرررر اشک   ریختم   که سنگ  شدم بخدا

زامبی سابقم🤞حال دل من خوب نمیشود که نمیشود که نمیشود... میگذره...ولی ردش میمونه💔تو الان شیرینی یه محفلی👎👎👎
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792