خسته شدم ،خیلی وقته نامزدم از همون اول چون شناختی از هم نداشتیم خیلی سرد بودیم باهم ،خیلی جاها تو جمع طرف بقیه بود ،هیچ موقعی خرجی برام نکرد ،همیشه ازم طلبکار، در مورد ظاهرم و... هر دفعه نظر میداد،تا الان نتونستم باهاش در دو دل کنم و همچنین اونم همینطور منو جدا از خودش می‌دونه ،بعضی وقتا میریم بیرون اونم دوساعت از دوساعت بگذره هی میگه خستم و منو می‌رسونه خونه انگار فقط رفع تکلیف کرده باهام به نیازهای من توجهی نداره ،تا الان از همه نزدیکام ایراد گرفته و یجورایی تحقیرم کرد چند بار ،نظر بقیه براش مهم تره (حرفا منو زیاد قبول نداره فک می‌کنه چیزی حالیم نیست)برای اولین باردو تومن ب حسابم ریخت ،امروز ب بهونه الکی و قرض ازم گرفت ،یعنی حتی اون دوتومنم برام زیادی می‌دونه ،
جداشو
نامزدی مرحله شناخته، شناختی که پس.....
عقدین؟
با این حساب چرا موندی باهاش؟
تا نرفتی زیر یک سقف خودتو نجات بده
امید داری باهش بری زیر یه سقف
ینی عقدین؟
اگه نیستین کات کن بره
از همون اول خواستم بهم بزنم ترسیدم ،گفتم عقد کنیم بهتر میشه ،بدتر بی توجه شد ،نامزد بقیه روزی ده دفعه زنگ میزنه ،ولی اون دو روز یبار اونم در حد ۵_۱۰دقیقه ،خیلی وقتا دلم میخواد چت کنم باهاش ولی فک کنم سه ماهی گذشته از چت کردنمون ،
دیگه بعد این همه بی احترامی و بی توجهی مشخصه طرف نمیخواد بمونه ، میمونه اما برای نیازهای خودش فقط
عزیزم نامزدی برای اشنایی بیشتره نه حتما به ازدواج ختم بشه ...
تمومش کن این بدرد زندگی نمیخوره
جای تو بودم یک ثانیه شک نمی‌کردم و این رابطه رو تموم میکردم مگر اینکه برای شخصیت و زندگی و آینده خودم ریالی ارزش قائل نباشم، مگه قحطی مرد خوب اومده ؟؟؟
چرا تا الان تموم نکردی بزنی تو ذهنش پرتش کنی از زندگیت بیرون ؟
این همه علامت ندید گرفتی ؟؟؟؟؟؟؟
همین فردا بهم بزن لطفاااااا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
