2777
2789

دخترم از وقتی رفت ۱۷ماهگی بدغذا شد و تا الان ک سرماخوردو کلن اعتصاب کرد

بچه از ساعت ۲عصر تا الان آب هم نخورده

دو تا دکتر بلانسبت بیشعور بردمش هیچ دارویی واسه نخوردنش ندادن خودم لیکوزینک خریدم اصلا تاثیر نداشت

😭اما منه مادر وقتی میبرمش حمام میبینم بچم داره پوست و استخون میشه😭😭😭😭دارم دیوونه میشم

اصلا قاشق میبینه فرار میکنه 

بازی بازی نمیخوره

اب بازی میزازم جلوش 

میبرمش تو حمام حتی

گوشی میدم میبرم پاسیستم یا تی وی

هرکاری کنم نمیخوره ابدا ابدا

دهنشو قفل میکنه 

ی مدت بیخیال شدم گفتم خوب میشه از خداش بود انگار،کلن یک روز یه شیشه شیر خورد فقط

چ کنم آخه زندگیم سیاه شده بخدا

بله پروفایل خودمم  🌱 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

با یه پزشک بهتر مشورت کنید، با روانشناس و مشاور هم بد نیست صحبت کنید

🌾 نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک ۴-۵ ساله‌اش می‌آید. امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه... پاورچین، بی‌صدا، کاملا فضول، رفتم پشت چشمیِ در. بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله... بچه: بعد از اینجا کجا میریم؟ مامان: امروز دیگه هیچ جا، شنبه ها روز خاله بازیه... کمی بعد بچه می‌پرسد: فردا کجا میریم؟ مامان با ذوق جواب می‌دهد: فردا صبح میریم اون جا که یه بار من رو پله هاش سُر خوردم! بچه از خنده ریسه می‌رود... مامان می‌گوید: دیدی یهو ولو شدم؟ بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا... مامان همان‌طور که تی می‌کشد و نفس‌نفس می‌زند می‌گوید: خب من قوی‌ام. بچه: اوهوم... یه روز بریم ساختمون بستنی... مامان می‌گوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست.‏ نمی‌دانم ساختمان بستنی چیست؛ ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوب شور هم حرف می‌زنند. بعد بچه یک مورچه پیدا میکند. دوتایی مورچه را هدایت می‌کنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راه پله پیاده‌اش می‌کنند که "بره پیش بچه هاش و بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم". ‏نظافت طبقه ما تمام می‌شود. دست هم را میگیرند و همین طور که می‌روند طبقه پایین درباره آن دفعه حرف می‌زنند که توی آسانسور ساختمان بادام زمینی گیر افتاده بودند. مزه‌ی این مادرانگی کامم را شیرین می‌کند. ‏مادرانگی که به زاییدن و سیر کردن و پوشاندن خلاصه نشده. مادر بودن که به مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست. ساختن دنیای زیبا وسط زشتی ها، از مادر، مادر می‌سازد. 🌸✏️سودابه فرضی‌پور

ای بابا ی دارو اشتها آور بهش بده یا واقعا ی متخصص تغذیه خوب ببرش 

همون قدر باش که هستن برات🌆(سارن)تنها اسلحه صلح تفنگ اب پاچاست🔫( شایع)نزار تویه دلت سردی بشینه گل من🥀(خلصه)پخش و پلا تویه ذهن منی🧠(معین z)دلم تنگه واسه تو ارع شدیداً مثل تو ارع ندیدم(آرمینم)😻سلامتی عشقم بی معرفت ولم کرد سلامتی اونی که تنها هندلم کرد😌(تاک دوون)لیلا لیلا آهای فرشته مغرور(الجان)😈هر دفعه میگذره الکله میپره(امین)🍻برچی اوضارو پیچیده کنیم دوسم داری منم میخوامت کلی(تی ام)🫶قربون دلت ای وای ای وای ای وای که بر خورده بهت(زینعلی)🤭♥️

عزیزم من همیشه تراپیست میرفتم اما نظرم اینه فقط لب و دهنن

اشتهاشو از دست داده ،  شربت سرما خوردگی بخاطر مقداری سیپروهپتادین داره کمی اشتها باز میکنه چند روز باید بدی تا اشتهاش باز بشه

اصلا😭

غذا را بذار جلوش بخوره

دخترم یکسال ونیمه بود اصلا هیچی نمیخورد فقط یه کم پیتزا میخورد ما همونا واسش میگرفتیم 

بیشتر کباب و جگر دوس داشت غذاهای بو دار دوس داشت خیلی کم میخورد ببین چی دوس داره

برای حاجتم ۳صلوات بفرستید

عزیزم کاملا درکت می کنم چون خودم یه نی نی بد غذا و بی اشتها دارم که حتی اگه به زورم بهش بدم وزن نمیگیره...

حتما ببر آزمایش کلی بده که خدای نکرده مشکلی نباشه بعد اگه نیاز داشت بهش مولتی بده که اشتهای و هم زیاد می کنه...

البته اینم در نظر بگیر که اشتها و چاقی لاغریش‌ ژنتیک هم تاثیر داره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز