۱۵سالم بود کلاس نهم بود زنداییم زنگ زد ب مامانم ی راست گفت سیما چند سالشه و کجا میره مدرسه و قطع کرد و بعد برای عید دیدنی اومد خونمون و با مامانبزرگم و مامان آهسته حرف میزدن ک مامانم گفت فعلا بچهان و ذهنشون درگیر میشه ولی باشه و بعد ک رفتن از مامانم پرسیدم زندایی چی میگفته ک دعوام کرد و گفت چرا گوشت همه جا هست!
داخل پرانتز زنداییم اتفاقا پسر هم نداره و.. ولی دلیل این کارش چی بوده