عزیزم یه چیز بگم من حتی پشیمونم اون دفعه هم رفتم خونه پدرم و مشکلاتم گفتم الان خواهرام مادرم پدرم به چشم یکی به من نگاه میکنن شوهرش باهاش خوب نیس ولی ما آبرو داریم باید تحمل کنه میخوام بگم مردی تو وجود خودش مسولیت پذیری نیس دلبستگی به زندگی و زن نیس راحت طلبه دوس داره مثه مجردی فقط با برادراش باشه و ارزشی تو تفکرش برای زن قائل نیس پدرم بیاد یه شبه اعتقادات و رفتارش درست میشه
یا اگه به زور حرف بزرگترا خونه مستقل کنه تو خرجی بمونه بهم فشار میاره دوباره برم میگردونه اهل تلاش نیس راحت طلبه