اتفاقا رفت و خیلی ام پز داد که قبول شدم و زرنگ بودم
من داغون بودم با رفتارای پدر و مادرم داغون تر شدم و منو مسافرت نبردن منم دست ب دامن خدا شدم ک ی رحمی بهم بکنه چون پدرم یه کاری میکرد ک از زنده بودنم پشیمون بشم و خدا معجزه کرد و من تو دبیرستان شاهد قبول شدم بدون هیچ پارتی و فقط بخاطر معدل چون از ده تا شرط قبولی من فقط یه مورد داشتم