من تازه نامزد کردم امشب سر گربهامون با نامزدم بحثم شد اونا خانوادگی از گربه بدشون میاد بجز باباش و شوهر خواهرش نامزدم هیچ وقت نگفته بود بدشون میاد و حس میکنن کثیفه همیشه میگفت میترسن که میومدن خونمون ماهم بیچارهارو زندانی میکردیم عید که اومدن شوهر خواهرش گفت درو باز کنین ببینمشون گرفت دستش خالا نامزدم میگه ما بدمون میاد نه من نه خانوادم نمیتونیم بیایم خونتون منم گفتم ماهم نمیتونیم اونارو بیرون کنیم بنظرتون چیکار کنم 😔
به مردی که با حیوونا رابطه خوبی نداره نمیشه اعتماد کرد!
اصلا تا به حال هیچی نگفته بود حتی قبل عید تنها اومد خونمون گربهام رو مبل نشسته بودن هیجی نگفت به من ولی بعد از عید که با مامانشینا اومدن و اینجوری شد الان گفت بهم