قبلا اعتقادی نداشتم ولی از بس که اطرافیان گفتن باور کردم
من دور از خانواده زندگی میکنم یه شهر دیگه
مامانم خیلی نگرانمه
هر دفعه بهش دلداری میدم که طوری نیس عطسه صبر میاد
مشکل از زمان انتخاب رشتم شروع شد مرتب صبر میومد برای رشته ای که انتخاب کردم
الان هم هر دفعه برمیگردم شهرمون صبر میاد ته دلم خالی میشه یا میخوام برگردم دانشگاه هم عطسه میاد
با استرس از اینکه نکنه یه وقت یه اتفاق بد بیفته روزم شب میشه
چه غلطی کنم الان ؟؟؟؟
چرا آخه؟ مگه قراره اتفاقی بیفته ؟؟
چه اتفاقی ؟؟
این همه دانشجو چرااااا من ؟؟
مامانم میگه کاش شهر خودمون دانشگاه رو انتخاب کرده بودی
آخه دانشگاهی الان هستم تیپ ۱
دانشگاه شهر خودم تیپ ۳
خانمایی که اعتقاد دارین جای من بودین چکار میکردین ؟؟
هیچ کاری نمیتونم انجام بدم