2777
2789
عنوان

همسرم میگه خونه میخوای یا ویلا؟

187 بازدید | 17 پست

سلام وقتتون بخیر 
29سالمه و شوهرم 34 و یک ساله ازدواج کردم. خداروشکر از زندگیم و از همسرم و خانواده همسرم راضی هستم. وقتی مجرد بودم ساکن منطقه ی سطح متوسط از شهر بودیم. موقعی که با همسرم آشنا شدم ایشون گفتن اطراف شهر زندگی میکنن. وقتی به محل زندگیشون رفتم شدیدا حالم گرفته شد. جایی زندگی میکردن که مهاجرین زیادی داره. فرهنگ مردمانش خیلی افتضاح. البته اینو بگم که افرادی که بومی اینجا هستن خدایی خیلی با پرستیژ هستن ولی چون متأسفانه بخش بسیاااااار زیادی از محل زندگیشون رو مهاجرین تشکیل میدادن ،اونجا شدیدا بد به چشم میاد 😏. دلیلش هم اینه که خب اونجا باغ و ویلا زیاد داره واسه همین مهاجرینی که وضع مالی خیلیییی ضعیفی دارن بخاطر نگهبانی از  باغات , اینجا زندگی میکنن.(اسم قومیت رو نمیارم که به کسی توهین نشه) همسر منم بومی همین منطقه هستن. دوران آشنایی به همسرم گفتم شما که در توانت هست از یک منطقه‌ قابل قبول توی شهر خونه بخری خب چرا نمیای شهر؟همسرم گفتن: من پول برای خرید خونه ندارم. هرچی دارم زمین و باغه و هيچوقت برای خرید خونه توی شهر، ملک و زمین نمی‌فروشم چون روز به روز قیمت زمین های اینجا داره بالا میره و با فروشش ضرر زیادی میکنم ولی تو بیا اینجا ساکن شو من هرچی درآمد داشتم واست طلا میخرم و قول میدم سه چهار سال دیگه با فروش اون طلاها و پس اندازی ک کردیم هرجا که خواستی واست خونه میخرم.(همسرم خداروشکر درامدشون خیلی خووبه).اینم بگم که همسرم میتونستن خونه اجاره کنن از سمت ممزل مادرم اینا ولی من چون عادت به مستاجری نداشتم قبول نکردم. 
منم قبول کردم ک اونجا ساکن بشم . الان یک ساله اینجا هستم . و دقیقا همسرم توی این یک سال کل درآمدش دست منه و بخشی از اون  رو طلا می‌خره برای پس انداز. ولی  شدیدا فرهنگ اینجا پایینه. مثلا خیلی ببخشید توی خیابون بچه ها توی جوب پر از آلودگی پابرهنه راه میرن. یا مثلا طرف میاد توی کوچه فرش میشوره یا مثلا طرف دقیقا وسط خیابون وانت پارک کرده میوه و سیب زمینی میفروشه بهش گفتم آقا اینجا جای پارک نیستاااا برو کنار رد بشم زل زد توی چشام گفت دوس دارم 😏این چیزا نه تنها حالمو بد میکنه بلکه اوایل فامیلامون همش میگفتن فلانی چطور میتونه اونجا زندگی کنه؟ حتی دختر خالم بهم گفت ناراحت نباش تو ک همیشه اونجا نمیمونی میگذره. یعنی همه متعجبن من چجوری اومدم اینجا 😮 بخدا تنها چیزی که باعث شده اینجا طاقت بیارم اخلاق خوب مادر شوهرم و خانوادش و صددرصد همسرمه. خداروشکر باهم خوبیم. توی این یک سال همش به همسرم میگفتم کی از اینجا میریم ؟ من با آدمای اینجا نمیتونم کنار بیام. اینم اضافه کنم که الان توی یه خونه نسبتاً بزرگ نوساز توی ساختمون مادرشوهرم زندگی میکنم که همسرم خودش ساخته اینجارو. 
حالا بگذریم.
چند وقت پیش همسرم گفت : هنوز میخوای خونه داشته باشی از شهر؟ گفتم صددرصد.
گفت یه پیشنهاد دارم. دو سه سال دیگه میتونیم خونه بخریم ازهر جایی که دوس داری. یا اینکه میتونیم اون زمینی که داریم رو ویلا درست کنیم.
با پولی که میخواییم خونه نهایتا ۱۲۰متری بخریم میتونیم خرج ویلا کنیم.  بنا دوبلکس بزنیم، مابقی استخر و باغ بشه.
گفتم مشکل من فرهنگ مردم اینجاست. مشکل من فامیلامون هستن که بعضیاشونو بعده یک سال روم نشده دعوت کنم خونمون. هروقت میگن خونت کجاست من از جواب دادن طفره میرم که نیان محیط اینجارو ببینن. همسرم گفتن وقتی توی همچین ویلایی بخوای زندگی کنی هیچکس از محل زندگیت ایراد نمیگیره.

با خانوادم صحبت میکنم میگن زندگی توی ویلایی که اختیار زندگی خودتو داری خیلی بهتر از زندگی توی خونه ۱۲۰ متریه که هر روز همسایه پایینی بخواد اعتراض کنه آروم راه برو. بچه هات صداشون میاد پایین و این مسائل اپارتمان نشینی(البته من هنوز بچه ندارم ) 

موضوع بعدیم اینه که برادر کوچکه همسرم 18 ساله هستن و تابستونا هر روز باید استخر بره. 
همش با خودم میگم شاید اگر ویلا بسازیم هر روز میاد میگه زنداداش اومدم برم استخر یا اومدم برم جکوزی. 
خب من شاید دوس نداشته باشم هر روز ، هر روز بیاد خونم. میترسم همچنان استقلال نداشته باشم و از اینکه هر روز بیاد خونم بره استخر معذب باشم (البته اینا احتمالاته )
یا مثلا برادرشوهرم ماشین نداره  ماشین خودشو فروخته زمین خریده و وقتایی که ماشین نیاز داره میاد سوئیچ مارو میگیره.من دوس ندارم حتی جزئی ترین وسیله امم به کسی بدم چه برسه ماشین. 
ولی خب چون تاحالا کوچکترين بی احترامی از هيچکدوم ندیدم نمیتونم چیزی بگم. 
همش میگم نکنه بریم ویلا چون فاصله اش با اینجا ۵دقیقه هستش بازم بیاد دنبال ماشین.
حالا همسرم میگه کدومو میخوای؟ خونه یا ویلا؟
اگه بگم ویلا از الان میخواد استارت ساختشو بزنه و تا دو یا سه سال آینده تکمیل میشه
با توجه به چند موردی که گفتم شما بگید چیکار کنم؟
ببخشید صحبتم طولانی شد .

من بودم قطعا خونه انتخاب میکردم

دوری و دوستی

فردا بچه ات هم تو همین منطقه میخواد بزرگ بشه !


میدونی چی خیلی حال میده😜 از این لواشکای سیاه هست😍که خیلی ترشه😋وقتی میخوری کل سیستم صورتت مچاله میشه🤑اینارو بگیری روشون یه عالم رب انار بریزی😋بعد روش نمک بپاشی🤪طوری که دونه های سفید نمک معلوم باشه بعد لوله اش کنی،بزاری کنار لپت اروم اروم اب بشه🤪مزه اش بره تو دهنت بعد با دستت یه گوجه سبز ترش نمک خورده رو برداری یواش یواش گاز بزنی...خب دیگه آب دهنتو قورت بده تموم شد🤣

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من محله بهتر رو ترجیح میدم  ۱۲۰ متر هم خوبه واسه دو الی سفر میشه توش زندگی کرد پس فردا خودتون ...

مهد و مدرسه رو که هر روز میبرم و میارم سخته ولی مجبورم و از نظر تربیت بچه ک نمی‌ذارم توی کوچه خیابون بره 

ولی خب با همه اینا بازم فکرم درگیره 

مهد و مدرسه رو که هر روز میبرم و میارم سخته ولی مجبورم و از نظر تربیت بچه ک نمی‌ذارم توی کوچه خیابون ...

بالاخره بچه ت قراره اونجا بزرگ بشه

هرچقدر هم بیرون نره و بازی نکنه بالاخره می‌بینه مردم اونجا رو.

بعدشم اگر اونجا ویلا بسازی دیگه عمرا از اونجا تکون نمیخوره شوهرت. 

حالا شاید آپارتمان تو شهر بخری بازم برگردید حومه شهر. 

۵۰ متر توی منطقه خوب میارزه به ۱۰۰۰ متر تو همچین جایی که تعریف کردی

اینم بگم ویلایی که بخواد ساخته بشه از این محل یه ذره دور تره و کلا سازه های منطقه ویلا هستن و محیطش با اینجایی که گفتم فرق داره. تقریبا مثل شهرک 

خونه 120متری عالیه و بهتر از قصر اونجایی که شما تعریفشو کردین

اینم بگم ویلایی که بخواد ساخته بشه از این محل یه ذره دور تره و کلا سازه های منطقه ویلا هستن و محیطش با اینجایی که گفتم خیلی فرق داره. درواقع اونجا شهرکه 

اینم بگم ویلایی که بخواد ساخته بشه از این محل یه ذره دور تره و کلا سازه های منطقه ویلا هستن و محیطش ...

بستگی به خودت داره عزیزم من به خانوادم وابسته ام ،نمیتونم زیاد ازشون دور باشم ،شمال تهران زندگی میکنم و‌مناطق شلوغ جوری رو‌اعصابم میره که احتمال هرروز دعوا رو دارم ،همین دیروز چندتا خانم نشسته بودن دور یه شیر آب همگانی پارک ظرف های کثیف رو  میشستن ،انگار خونشون آشپرخونه نداشتن ،مایع طرفشویی افتاد داخل آب کثیف پاشیده شد به من ....به حدی عصبانی شدم که چندین بار اومدم حرف بزنم که مگه آشپزخونه خونتونو گرفتن که اینطوری دولا شدین با باسن بزرگ ظرف میشورین ،یکیشون برگشته میگه عب نداره میری حموم ...خدا شاهده اگر مامانم نبود کارم به فحش و‌فحش کاری میرسید .من تحملم زیاد نیست .اگر تحملت زیاده و میبینی محله بهتری هست ویلا رو انتخاب کن

الهی مرا آن ده که آن به ... 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

فقه حقوق

terme1388 | 24 ثانیه پیش

منافذ صورت

۷۶۴۳۶۸ | 37 ثانیه پیش
2791
2779
2792