بخاطر برخورد خیلی بد و زشت شوهرم دوشب پیش برای اولین بار قهر کردم از خونه با دوتا بچه هام اومدم خونه مادرشوهر، پدرم فوت شده و داداش بزرگم هم ایران نیست ،،خونه مامانم هم نرفتم چون اخلاقش عجیبه یه روز نرماله یه روز غیر نرمال ولی چون مادر شوهر پدر شوهر خوبی دارم گفتم بیام اینجا که خودشون با پسرشون حرف بزنن درست بشه وضعیت زندگیمون که همه اش توی بحث کردنای ریز و درشت میگذره
ولی شوهرم امشب اومد شام خورد وبچه هارو اومد دیدن ،،، من کلا تو اتاق بودم تا نشست مامان باباش باهاش حرف منو پیش کشیدن داد و بیداد کرد و برای اولین بار بود این حرفو زد که اگه قرار به نساختن و بهانه گیریشه بهش بگید بریم جدا شیم بعدم پاشد رفت…
شوهرم عجیب شده کلا خیلی منو دوست داشت همیشه کوتاه میومد و وقت قهرمون نازمو میکشید ولی مدتیه کامل عوض شده حوصله منو بچه هامو نداره الانم بعد دو روز انگار اصلا تمایلی نداره دلم رو بدست بیاره میگه یا خودش خواست بیاد یا مهم نیست
نمیدونم از من دل زده شده یا چی فقط مطمئنم فعلا نه خیانت کرده نه کسی ت زندگیشه جز من اینو کامل مطمئنم
چیکار کنم بنظرتون خونه مادرشوهر موندن هم زیادش سختمه😔😔😔 تا کی بمونم