تو روال جدایی ام
خیلی اذییت شدم به این قدم برسم که طلاق ام بده
علت اش رو هم که قبلاً گفتم ، یکسری مشکلات از جمله خیانت و اختلال روانی
یذره که به خاطر عید از کارهای اداری فاصله گرفتم ، عین یه گوشت افتادم و افسرده شدم
نمیتونم بلند شم به کارام برسم
نمیدونم چرا اینجوری شدم
ذهنم هم که خیلی مشغوله ...
طبیعیه تو این دوران ، این احوال؟