بچها من واقعا دیگه خستم
از هم جسمی هم روحی
حوصلم سر میره
شوهرم الان رفت سرکار
من تو خونه تنها اپارتمان
دلم گرفت حقیقتا
میشینم دیگه فکر بیخود میکنم
از دست همه عصبی میشم
چرا زندگی اینجوریه
خوشبحال همه جز من
هیچی خوشحالم نمیکنه
همسرمم ایام عیدی خیلی شیفت وایمیسته
قبلا خوب بود
بهم قول داده هفته آینده میریم قشم
اما من هیچ دل و دماغی ندارم واسه هیچی فقط خستم
حتی جسمی روحی دیگه بدتر.