من قبلنم گفتم که سنم بالاست و ازدواج نکردم. متاسفانه بعضی از مردای هَوَل فامیل که متاهلم هستن بهم پیام میدن و قصد دوستی دارن!!! بعدش بشدت حالم بد میشه و از خودم متنفر میشم و دائم خودمو سرزنش میکنم که کجای رفتارم ایراد داشته که اینا جرات پیدا کردن. یکیشون که شوهرخالمه، حتی دخترخالم پیامای پدرشو دیده بود! چون سنش بالاست و خب بچه ها راحت گوشیو هک میکنن ولی طفلی دخترخالم کلی خجالت کشید ازم چون پدرشو میشناسه و منو هم کامل ! ولی اون دو نفر دیگه با اینکه شوهراشون عوضی ان ولی دیگه با ما رفت و آمد نمیکنن! فامیل نزدیک هم هستن. من تا به حال پیش احدی نگفتم این حرفا رو و خانوادم اطلاعی ندارن. این روزا بشدت غصه میخورم. چون همش پدر مادرم میگن چرا خانواده فلانی اینجا نمیان؟ و فک میکنن ایراد از اوناس که کوچیکترا خونشون نمیان. از طرفی حس میکنم پشتم حرف و حدیثه و اینم ناراحتم میکنه. شما رو به خدا قسم میدم دعا کنید یه ازدواج خوب کنم تا شاید این داستانا تموم شه 😭 دارم دق میکنم