2777
2789
عنوان

عذاب وجدان یک مادر

42 بازدید | 4 پست

سلام .تقریبا یک ماه پیش پسر چهار سالم مریض شد .چن روز تب کرد .تبش بالا بد مجبور شدم شیاف دیکلوفناک استفاده کنم بعد ازینکه تبش اومد پایین چشاشو باز کرد بی حال بود صداش کردم نگاکرد جواب نداد فک کردم داره تشنج میکنه ترسیدم بردمش اورژانس بستریش کردن نوار مغز اینا گرفتن جن روز موندیم .

الانم تب داشت عفونت گوش داره .براش دوباره دیکلو فناک زدم .دوباره بعداینکه تبش اومد پایین چشاشو باز کرد بیحال بود گفتم خوبی با سر جواب داد اره .ر یه شکلات دادم خورد بهتر شد .فهمیدم بعد دیکلوفناک فشارش میفته .من اون نوقع بی خودی اذیتش گردم 😭😭😭دارم از عذاب وجدان میمیرم .اونجا براش دیازپام اینا زدن .بمیییییرم😭😭😭

اشکال نداره عزیزم

شما که نمیدونستی

خوبه فهمیدی

منم بچم 2شب بیمارستان بود تشنج کرد بمیرم الهی

مردم و زنده شدم بخدا

مادر فرزند پذیر💕با مردم زيبا سخن بگوييد تا پاسخ زيبا بشنويد .امیرالمومنین علیه السلام

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چرا بعضی مامانا باور نمیکنن حرف بچشون رو و اشتباهی میکنن که باعث به خطر افتادن سلامتی میشه مامان منم چندین بار این اشتباه رو کرد این باعث میشه بچه به مرور زمان مادرش رو جنبه منفی ببینه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792