من باهاش شرط کردم قبل از ازدواجمون که خواستی بچتو ببینی برو خونه مادرت ببینش اینجا نیارش که من حالم بد میشه
ولی وقتی بچش میاد و اجازه نداره بیاد اینجا حالم بد میشه و احساس گناه میکنم با اینکه وقتی بچش رو میاره خوشم نمیاد و حس میکنم رابط بین زنه سابقشه و اذیت میشم ,یه دلم میگه بیارش واقعا موندم چه کنم این ایام کوفتی تعطیلات رو ،به نظرتون بزارم همون خونه مادربزرگش ببینه بچشو یا بگم بیارش خونه خودمون ؟😔
همونجا
حس نمیکنی اول اون بچه بوده بعد تو؟؟؟
چه اشکالی داره بیاد خونه پدرش ؟
واقعا فکر میکنین مردی که به این راحتی از بچه ش میگذره واستون شوهر خوبی میشه؟
خونه خودتون بیاره باید عین مادر باهاش رفتار کنید . مسیولیت تربیت میفته گردن شما ، خیلی احتیاط کنید
نمیدونم ولی واقعا بچه گناهی نداره ...😔💔
انتخاب سخته.بچش چیه و چندسالشه؟
منم شوهرم یه یچه داره خودم دارم بزرگش میکنم.گوشت رو از ناخن جدا نکن کارت اشتباهه.اون فقط یه بچس.بزار بیارتش مگه چی میشه؟تو الان زنشی اصلا بچه رو بزار بیاره شاید مهرش ب دلت افتاد شاید خدا بخاطر اون بچه بهت نگاه کرد.ب حرفام فک کن شرایطت بامن یکیه
خب شما که سختت بود چرا قبول کردی با کسی که از ازدواج قبلش بچه داره ازدواج کنی
من بودم احتمالا به اون بچه هم فکر میکردم وبودن کنار پدرش تو خونه پدری رو ازش دریغ نمیکردم
خودت مجرد بودی باهاش ازدواج کردی؟
بَچشه خُب، حساسیت نشون نده.مهم اینه الان کنارشماست.شما انتخاب آخرشین.
به نظر من شما که میدونستی قبلا زن و بچه داشته اگه اذیتت می کرد این قضیه نباید باهاش ازدواج می کردی وگرنه حق نداری بچه رو از داشتن پدرش محروم کنی. ازت خواهش می کنم با بچه مهربون باش. نکنه اذیتش کنیا. فک کن بچه خودته براش مادری کن اینجوری مِهرشم به دلت میفته. چرا به چشم بچه مردم بهش نگاه کنی؟
من در شرایط شما نیستم اما اگه این شرایط رو قبول میکردم سعی میکردم با اون بچه اگه حتی رابطه مادر فرزندی نداشتم لااقل یک رابطه دوستانه خوب داشته باشم اینطوری هم پیش همسرم عزیز میشم هم خانوادش.
وا عزیزم خودتو باید عادت بدی چون اون بچه هم میخواد پیش باباش باشه و مطمئن باش همیجوریشم بخاطر طلاق آسیب دیده
بگو بچه رو بیاره چند روز که جلو چشمت باشه بهش عادت میکنی شاید بچه خوبی بود تونستی باهاش رابطه خیلی خوبی داشته باشی و مثل بچه خودت یا مثل بهترین دوستت بدونیش
