من واقعا افکار داره داغونم میکنه من عقدیم و شوهرم با جاریم که ازش بزرگتره خیلی صمیمین در حدی که با نگاه باهم حرف میزنن یعنی نگاه همو میفهمن وچشم غره میرن برا همدیگه .. من نمیدونم چرا ایطو شک کردم ... اخه نگاها گویای همه چیه .. اینم بگم جاریم طبقه بالای خونه پدر شوهرمه و هروز خونشونه .. ولی جاریم با برادرا شوهرم شوخی نمیکنه فقط شوهرم .. شوهرمم همش با نگاه و یواشکی میحرفه .. خیلی میترسم رابطه ایی باشه .. اینم بگم شوهرش عسلویه کار میکنه و همیشه اینجا نیست و دوتا دختر داره این خانم .. من زیادی حساسم یا قضیه مشکوکه؟ واقعا نمیدونم چکار کنم سردرگمم.. به شوهرم تذکر بدم ندم چکار کنم خاهشا خواهرانه کمکم کنید
مدتـِ زیادی گذشتـ تا بفهممـ تنها کسـے که میتونـہ کاملمکنـہ خودمـ هستم؛ فقط خودم، خودمـ نقطه ی آغاز و پایانـ هر چیزی بودمـ..!🌱 شکست وجود نداره، یا میبرے یا یاد میگیرے چطور ببرے!️. آقایون سایت نه درخواست دوستی بدید،نه بیاید به تاپیکم چون قهوه ای رنگتون میکنم نه لایکم کنید با تشکر.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!