تو همونی ، که توو خنده هام شریکی
تویِ درد و غصه هام ، واسم طبیبی !
تو همون رویای پاکی ، که تویِ شب های من بود
تو یِه قطره از خدایی !
از خدا میخوام همیشه ، که کنار تو بمونم
شمع باش ، پروانه میشم ؛ تا کنار تو بسوزم
وقتی چشمات گریه می کرد ، آرزوم بود که بمیرم !
کاش بودم کنارت اِی گل ، تا که دستاتو بگیرم
تا که دستاتو بگیرم ...
...........
.....