2777
2789

میشه بگید وقتی شروع کردین حالتون چطور بود ،چطور شروع کردین چی باعث شد درس بخونید چی باعث شد خودتونو ببخشید شروع کنید به درس خوندن...

نمیدونم چی بنویسم والا.....  
بستگی به رشته ت داره من خودم رشته انسانی بودم بعد از عید شروع کردم جدی درس خوندن و شبانه فردوسی مشهد ...

وقتی شروع کردی حال روحیت خوب بود؟

چی باعث بگی بسه باید بخونم....

نمیدونم چی بنویسم والا.....  

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

وقتی شروع کردی حال روحیت خوب بود؟ چی باعث بگی بسه باید بخونم....

نه حال روحیم خوب نبود دوستام همه کلاس کنکور میرفتن همه کتابای تست میخریدن ولی من هیچی چون وضع مالی بابام خوب نبود خودم برای خودم برنامه مطالعه نوشتم الکی به همه میگفتم مشاور تحصیلی نوشته شروع کردم درس خوندن از ۸ صبح تا  ۵ بعدازظهر  میرفتم حرم درس میخوندم از ساعت ۵ بعداز ظهر هم میرفتم کتابخونه حرم تست میزدم آخرشم تو مدرسه مون نفر دومی شدم که رتبه م از همه بهتر بود رتبه م  شد ۴۰۰۰ 

اون چشم کور دیروز ، امروز می بینه

ببینید من نمیخوام ضد حال وفلان باشم ولی هرچیزی ادابی داره درس خوندن هم همین جورباید پیوسته وطولانی مدت باشه برام جالبه که الان تاپیک میزنید میخواید اردیبهشت فلان نتیجه رو بگیرید شما اگه دانشجوهستی که همون درست رو ادامه بده اگه نیستی هم زودتر باید شروع کنی فروردین وقت جمع بندیه دیگه

بلی من از 1 فروردین تا یه روز قبل کنکور تیر 402 

با گریه و قرص اعصاب و حال خراب 

قبول شدم دولتی رشته ی تاپ اما یه ترم خوندم و انصراف دادم:)الانم پشت کنکورممم

همونی ام که عاشق هرچی و هرکی  که شد,غرق هرچی و هرکی که شد,شکستنش-زمینش زدن و خنجرشونو تا اعماق قلبش فرو کردن;) همون بچه اولی خانوادم که همه سختگیریا روش امتحان شد-همون بچه زرنگ کلاسم که شاگرد اولی تنهایی به دلم نمیچسبید-همون المپیادی ام که به بغلیش تقلب میداد-همون رفیقه ام که همه واسه منفعت کنارش بودن- همونی که شر و شور بود پر از نشاط و زندگی  بود-همونی ام که زانوهام پر زخم افتادنه قلبم پر درد گول خوردنه مغزم پر تکرار شکستنه...خلاصه که من اونی ام که خواستم خلاص کنم این من خسته رو ولی حتی مرگم منو نخواست:)        من همون بچه پررویی ام که از اون نخواستنه به بعد وایسادم رو پاهای خستم خندیدم با همون درد قلبم و تصمیم گرفتم که بجنگم...من اونی ام که مونده تا تبدیل به کسی بشه که نزاره لطافت دخترا به خشم عشقشون به نفرت و برق نگاهشون به ظلمت نا امیدی تبدیل بشه...  اره رفیق من موندم که خلاف جهت طوفان بدون هیچ همراه ولی با لبای خندان حرکت کنم موندم که اگه قراره یه نفر تغییربده دنیا رو ظلمو بکشه و حقو برپا داره = اون یه نفر من باشم:)                                        حالا که اخر امضامی اینم بدون من همونی ام که خیلی عاشقتم رفیق  کم نیار  بترس ولی شجاع باش  تو ام بمون و بیا و حتی با یه دعا واسه من,کمک کن بشکنیم گردن سرنوشتی که داره واسمون بد مینویسه^^
چرا انصراف دادینننن

باورت میشه همه حتی مامانم گفت خاک تو مخت با این تصمیمی که گرفتی  ولی من یه چی بهتر میخوام 

و فقط هدفم رفتن به دانشگاه و گرفتن مدرک نیست 

رشته ای که قبول شدم خیلی سریعتر از چیزی که الان هدفمه من رو به درامد میرسوند 

ولی یه وقتایی ادم یه تصمیم هایی میگیره که فقط باید دیوونگی کنه 

اصلااا پشیمون نیستم از دیوونگی کردنم

همونی ام که عاشق هرچی و هرکی  که شد,غرق هرچی و هرکی که شد,شکستنش-زمینش زدن و خنجرشونو تا اعماق قلبش فرو کردن;) همون بچه اولی خانوادم که همه سختگیریا روش امتحان شد-همون بچه زرنگ کلاسم که شاگرد اولی تنهایی به دلم نمیچسبید-همون المپیادی ام که به بغلیش تقلب میداد-همون رفیقه ام که همه واسه منفعت کنارش بودن- همونی که شر و شور بود پر از نشاط و زندگی  بود-همونی ام که زانوهام پر زخم افتادنه قلبم پر درد گول خوردنه مغزم پر تکرار شکستنه...خلاصه که من اونی ام که خواستم خلاص کنم این من خسته رو ولی حتی مرگم منو نخواست:)        من همون بچه پررویی ام که از اون نخواستنه به بعد وایسادم رو پاهای خستم خندیدم با همون درد قلبم و تصمیم گرفتم که بجنگم...من اونی ام که مونده تا تبدیل به کسی بشه که نزاره لطافت دخترا به خشم عشقشون به نفرت و برق نگاهشون به ظلمت نا امیدی تبدیل بشه...  اره رفیق من موندم که خلاف جهت طوفان بدون هیچ همراه ولی با لبای خندان حرکت کنم موندم که اگه قراره یه نفر تغییربده دنیا رو ظلمو بکشه و حقو برپا داره = اون یه نفر من باشم:)                                        حالا که اخر امضامی اینم بدون من همونی ام که خیلی عاشقتم رفیق  کم نیار  بترس ولی شجاع باش  تو ام بمون و بیا و حتی با یه دعا واسه من,کمک کن بشکنیم گردن سرنوشتی که داره واسمون بد مینویسه^^
چه رشته ای قبول شدینن؟ والا خودت بهتر میدونی😢

اگه منو پرسیدی که مهندسی شیمی صنعتی اراک روزانه با دو سه ماه خوندن تو بدترین شرایط 

ولی خب:) 

اندکی در جلد یک دیوانه باید زیستن  

همونی ام که عاشق هرچی و هرکی  که شد,غرق هرچی و هرکی که شد,شکستنش-زمینش زدن و خنجرشونو تا اعماق قلبش فرو کردن;) همون بچه اولی خانوادم که همه سختگیریا روش امتحان شد-همون بچه زرنگ کلاسم که شاگرد اولی تنهایی به دلم نمیچسبید-همون المپیادی ام که به بغلیش تقلب میداد-همون رفیقه ام که همه واسه منفعت کنارش بودن- همونی که شر و شور بود پر از نشاط و زندگی  بود-همونی ام که زانوهام پر زخم افتادنه قلبم پر درد گول خوردنه مغزم پر تکرار شکستنه...خلاصه که من اونی ام که خواستم خلاص کنم این من خسته رو ولی حتی مرگم منو نخواست:)        من همون بچه پررویی ام که از اون نخواستنه به بعد وایسادم رو پاهای خستم خندیدم با همون درد قلبم و تصمیم گرفتم که بجنگم...من اونی ام که مونده تا تبدیل به کسی بشه که نزاره لطافت دخترا به خشم عشقشون به نفرت و برق نگاهشون به ظلمت نا امیدی تبدیل بشه...  اره رفیق من موندم که خلاف جهت طوفان بدون هیچ همراه ولی با لبای خندان حرکت کنم موندم که اگه قراره یه نفر تغییربده دنیا رو ظلمو بکشه و حقو برپا داره = اون یه نفر من باشم:)                                        حالا که اخر امضامی اینم بدون من همونی ام که خیلی عاشقتم رفیق  کم نیار  بترس ولی شجاع باش  تو ام بمون و بیا و حتی با یه دعا واسه من,کمک کن بشکنیم گردن سرنوشتی که داره واسمون بد مینویسه^^
اگه منو پرسیدی که مهندسی شیمی صنعتی اراک روزانه با دو سه ماه خوندن تو بدترین شرایط  ولی خب:)&n ...

بله شما رو پرسیدمم نمیدونم چطور ریپ نزدم

انشالله که نوفق بشین❤رشتتون عالی بوده

نمیدونم چی بنویسم والا.....  
بله شما رو پرسیدمم نمیدونم چطور ریپ نزدم انشالله که نوفق بشین❤رشتتون عالی بوده

مرسی عزیز دلم همچنین 

انشاالله شما به هدفت برسی منم برسم:)

همونی ام که عاشق هرچی و هرکی  که شد,غرق هرچی و هرکی که شد,شکستنش-زمینش زدن و خنجرشونو تا اعماق قلبش فرو کردن;) همون بچه اولی خانوادم که همه سختگیریا روش امتحان شد-همون بچه زرنگ کلاسم که شاگرد اولی تنهایی به دلم نمیچسبید-همون المپیادی ام که به بغلیش تقلب میداد-همون رفیقه ام که همه واسه منفعت کنارش بودن- همونی که شر و شور بود پر از نشاط و زندگی  بود-همونی ام که زانوهام پر زخم افتادنه قلبم پر درد گول خوردنه مغزم پر تکرار شکستنه...خلاصه که من اونی ام که خواستم خلاص کنم این من خسته رو ولی حتی مرگم منو نخواست:)        من همون بچه پررویی ام که از اون نخواستنه به بعد وایسادم رو پاهای خستم خندیدم با همون درد قلبم و تصمیم گرفتم که بجنگم...من اونی ام که مونده تا تبدیل به کسی بشه که نزاره لطافت دخترا به خشم عشقشون به نفرت و برق نگاهشون به ظلمت نا امیدی تبدیل بشه...  اره رفیق من موندم که خلاف جهت طوفان بدون هیچ همراه ولی با لبای خندان حرکت کنم موندم که اگه قراره یه نفر تغییربده دنیا رو ظلمو بکشه و حقو برپا داره = اون یه نفر من باشم:)                                        حالا که اخر امضامی اینم بدون من همونی ام که خیلی عاشقتم رفیق  کم نیار  بترس ولی شجاع باش  تو ام بمون و بیا و حتی با یه دعا واسه من,کمک کن بشکنیم گردن سرنوشتی که داره واسمون بد مینویسه^^
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز