دو سه روز پیش
الآنم یادم میاد بغض میکنم
منو زن داداشم باردار هستیم
همه به اون میرسن و هواشو دارن و درباره بچه ش حرف میزنن و قربون صدقه بچه ش میرن
اما کسی درباره بچه من حرفی نمیزنه
خیلی دلم شکسته
مادرم خییییلی فرق می‌زاره
خوشبحالتون پس چرا من نمیتونم گریه کنم؟ چرا قدرت گریه کردن و ندارم ؟ چرا فلج شدم واقعا فلج شدم قدرت انجام هیچ کاریو ندارم هیچ کاری
هفته ی پیش.
دقیقا منم
دلم میخواد از ته دل گریه کنم بریزم بیرون ولی بغضم نمیترکه
مثلا خیلی وقتا خواستم گریه کنم گفتم نه زشته یکی میبینه میرفتم تووحموم زیر دوش اونجا دیگه بغضم نمیترکید هرکار میکردم ک اشکم در بیاد نمی اومد🥲
کاش هیچ کس حال منو درک نکنه و مث من نباشه😞دو سال سه ماهه اشکم بند نیومده،به معنای واقعی دنیا برام جهنم شده و میدونم هیچوقت خوب نمیشم چون کسی که دلتنگشم دیگه توی این دنیای لعنتی نیست😭وقتی میدونم دیگه هیچوقت بهارو نمیبینه بارونو نمیبینه،خونش سرد و تاریکه و قلب مهربونش دیگه نمیزنه چجوری زندگی کنم ؟مجبورم بخاطر بچم سفره هفت سین بزارم ولی وقتی میزارم تمام هفت سین های عمرم که داداشمم بود میاد جلو چشمم و دلم میخواد دنیا وایسه،دوس ندارم هیچجا برم دوس دارم قایم شم تو خونه بهارو نبینم...
کلا تو خونه ما خیلی فرق هست بین بچه ها
نه از حساسیت نیست
اتفاقا به خواهرم گفتم گفت میدونم به مامان هم گفتم
.
.
مثلا مادرم داشت تلفنی بام صحبت میکرد
شدیییید قربون صدقه بچه ش می‌رفت
گفت تکون خورده
گفتمش مال منم خیلی وقته تکون میخوره
حرف رو عوض کرد
از پشت گوشی اشکام اومد تو چشمام
😂😂😂😂
برای بار هزارم دونگی و فرار از زندان دیدم و همچنین چند ماه پیش جومونگ رو و بروسلی رو
ببین اگه نذارن ، خودم میریزم رو فلش و میبینم 😂😂😂
وایی مرض دارماااا
همین الان فرار از زندان از قسمت اول بذارن بازم میبینم هر ثانیه‌شو
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
