سر سفره داشدیم همینجوری با شوخی حرف میزدیم بابام گف این همه روزه گرفدم یکیتون نیومد بگ مرسی ک روزه گرفده خندیدم گفدم روزه گرفتنت ب ما چ داشت ادااعم در میاوردا ملوم بود شوخی میکنه باز گف این همه روزه گرفدم نیومدی بگی بابا مرسی ک روزه گرفدی منم با خنده گفدم مرسی باباجون مرس یک روزه گرفدی مرسی با اینک برا ما سودی نداره مرسی خندیدم مامانمم خندید حتی(جزو بی جنبه ترین اعضای خونوادس)بابا نگام نکرد ب ی جا دیگ نگا کرد بع یهو خطاب ب من گف احمق بعدم پا شد رف خاهرم گف من جای تو بودم این حرفو بهشون نمیزدم حرفم خیلی بد بوددد؟بی احترامی کردم؟😕