2777
2789
عنوان

درد دل

205 بازدید | 26 پست

باهاش رفتم حلقه نامزدی بخریم خواهرشو آورده بود تو بازار به چرخ کوچیک زدیم خریدیم افتاد دنبال خواهرش و رفت 

من فکر کردم همین مرد عشق من میشه.گفتم شاید عقد کردیم بهتر شدیم باهم ولی نشد بلکه محدودیت ها صمیمیت بین ما رخ نداد.گفتیم عروسی کنیم شاید زیر سقف بهتر شدیم نشدیم که نشدیم.گفتیم بچه بیاریم شاید کانون خانواده گرم شد.نشد که نش الان هشت ساله همش حسرت جوونیمو میخورم

فقط خدا حقیقت دارد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حتما چیزهای خوبی هم داره رو اونا تمرکز کن  هرگلی خاری داره لگر میخوای خارهاش تو دستت نره باید ...

بخدا هیچی نداره جز دو بچه ای که مادری شاد ندارن

فقط خدا حقیقت دارد
ازدواج ما سنتی بود .بعدشم سر مهریه و خرج نامزدی کینه و کدورت پیش اومد بین خودمون و خانواده ها

الان اتفاقات 8سال پیشو شخم نزن 

همه سر عروسی یه چیزایی و اتفاقایی داشتن 

الان ببین چیکار میتونی کنی واسه شاد کردن خونه واسه پیدا کردن تفریحات مشترک 

ماهم سنتی بودیم ماهم مشکل داشتیم اما باید با جریان زندگی زندگی کرد 

الان اتفاقات 8سال پیشو شخم نزن  همه سر عروسی یه چیزایی و اتفاقایی داشتن  الان ببین چیکار ...

یک هفته بود به عید خاست ماشینو عوض کنه گفت ماشینو عوض کنیم منم گفتم به شرطی پول میدم بذاری سرش که بریم مسافرت گفت باشه. وقتی خریدش گفت من خوشم از خانوادت نمیاد براشون جایی نمیرم

فقط خدا حقیقت دارد
الان اتفاقات 8سال پیشو شخم نزن  همه سر عروسی یه چیزایی و اتفاقایی داشتن  الان ببین چیکار ...

الان بین اینهمه کدورت بد دلی دارم زندگی میکنم خسته شدم تمام زندگیم غمگین شده.

فقط خدا حقیقت دارد
ازدواج ما سنتی بود .بعدشم سر مهریه و خرج نامزدی کینه و کدورت پیش اومد بین خودمون و خانواده ها

ماام این مشکلات روداشتیم ولی ازیجایی به بعدمن دیگ ول کردم به هیچی گیرندادم واسه همه چی حساسیتموکم کردم فقط بخاطراعصاب خودم خودبخودحل شدهمه چی 

یک هفته بود به عید خاست ماشینو عوض کنه گفت ماشینو عوض کنیم منم گفتم به شرطی پول میدم بذاری سرش که بر ...

خودتون تنها برید 

اگر با خانواده ها کنار نمیاید مجبور نکنید همدیگه رو به رفت و امد 

خودتون یه زندگی کوچیک و خانواده محکم درست کنید .

تا خرجا کشش داره خانواده ها رو بیار تو زندگی دلش نمیخواد بزار راحت باشه 

من خودم با خانواده شوهرم یکم مشکل دارم شوهرم رابطه رو سپرده دست خودم اینطور حیلی راحتترم تا اینکه مثلا مجبور باشم باهاشون برم سفر واقعا اذیت میشم

الان بین اینهمه کدورت بد دلی دارم زندگی میکنم خسته شدم تمام زندگیم غمگین شده.

همه دارن منم دلم خیلی شکست هنوزم یادم نرفته ولی تامیام یادش بیفتم فکرمومنحرف میکنم که ناراحت نشم

ماام این مشکلات روداشتیم ولی ازیجایی به بعدمن دیگ ول کردم به هیچی گیرندادم واسه همه چی حساسیتموکم کر ...

اونهمه فحش از یاد میره؟همین جمعه آخرسال به مرده هام فحش داد. به بابام که دستش کوتاست تو این دنیا فحش داد

فقط خدا حقیقت دارد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792