حتی نمیدونم چطوری خشم خودم رو ابراز کنم
امروز یه بیمار داشتم نوجوون پشت کنکوری بود اعتراض میکرد که گردن و کتفم درد میکنه و دستام کرخت میشه و یه چیزی از گردنم زده بیرون!!!!!
تازگیا هم از درد شدید گریم میگیره. بعد کلی سروکله زدن با خودش و مادرش قانعشون کردم که این بچه چندین ساله که دیسک گردن داره و جالبش اینجاست که تموم این سالها مادر حدس زده ولی چیکار کرده ؟ به زنجبیل و عسل و حوله گرم اکتفا کرده حتی دکتر هم نرفته و الان بیرون زدگی دیسک طوریه که باید جراحی بشه و فیزیوتراپی فایده ای نداره، در آخر هم با خنده گفت تازه گریه کرد آوردمشا وگرنه بازم میموند.
خدای من !!