چند روزه این فکرو می کنم که دوسم نداره فقط بر حسب وظیفه ازدواج کرده هیچ ابراز علاقه ای نمیکنه از ناراحتیم ناراحت نمیشه اگه دوسم نداره نمیخوام باهاش زندگی کنم
مامان فرفری خب چیکار کنم صبح میره عصر میاد براش رستوران رزرو کردم واسه روز پدر زد تو ذوقم آخرشم اومد چه اومدنی نه یه کلمه حرف زد نه خندید هیچی جایی میریم باهام حرف نمیزنه منم آدمم آخه چیکار کنم خب شما بگین