رشتش کامپیوتره
میتونست تجربی ام بره ولی گذاشتیم به اختیار خودش
ولی الان هر وقت میریم توی اتاقش درحال فیلم دیدن وبازی کردنه یا رمان میخونه
بهش گفتم چرا اینکارو میکنی میگه تو دخالت نکن تو کاری که بهت ربطی نداره منم به مامانم گفتم دیدی چجوری رفتار میکنه بعدم لباس پوشیدم زدم بیرون
واقعا نگرانشم با بدرفتاریشام کنار میام ولی با تلاش نکردنش و تباه کردن ایندش نمیتونم
کاش میفهمید الان وقت اینه سرنوشتشو بسازه نه اینکه تباهش کنه
واقعا نمیدونم چطوری باهاش رفتار کنم