2777
2789
عنوان

روز ۱۵ انتقال جنین

891 بازدید | 11 پست

امروز رفتم آز دادم‌منفی شدم... دیگه پرونده بچه رو بستم گذاشتم کنار.چون نه دیگه جنین دارم نه پول دوباره شروع کردن نه توانش رو... نه شوهر خوبی که واسم کاری کنه.... شاید باورتون نشه حتی نمیتونم گریه هم کنم... حس میکنم اونقدر غمش واسم سنگین بود که گریه ام رو هم خشکونده....اولین کار بعد از گرفتن جواب منفی این‌بود که افتادم به جون موهام و اونارو کوتاه کوتاه کردم..موهای نازنین و بلندم الان شلخته و کوتاه شدن و خیلی نامرتب...از الان به خودم گفتم منم یه آدم دیگه میشم... این دفعه پول بیاد ددستم میرم قیافم رو تغییر میدم فیلر و ژل و بوتاکس و ... انجام میدم... شاید حس بهتری بهم دست بده... دوست دارم برم موهای خوش رنگ خرماییم رو رنگ بزنم... کلا دوس دارم یه آدم دیگه بشم.... 

من منفی شدم ولی ان شاالله شما مثبت باشی

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

عزیزم درکت میکنم منم یه روزی جای تو بودم،وقتی سومین بچمم بی دلیل از دست دادم،نا امید شدم،بعد گفتم حتما خدا دوست نداره من مادر بشم سپردم به خودش،در کماله ناباوری باردار شدم تا هشت ماهگی اصلا نمیدونستم باردارم،از خدا میخوام یه معجزه قشنگی بزاره سره راهت🫂💐

💖مژده ای  دل که مسیحا نفسی می آید💖👪برات اون وقتی رو آرزو می‌کنم که از ته دلت لبخند میزنی و میگی: خدایا این بیشتر از اون چیزی بود که براش دعا کرده بودم، شکرت..❤️و باز هم معجزه الله دختر قشنگم خوش اومدی😍

درکت میکنم ...

آبان منفی شدم...

دنیا رو سرم خراب شد...

بار دومم بود ...

تحمل پروسه آی وی اف ...

روزایی که باید سه تا آمپول بزنی ...

عوارض داروهای هورمونی ...

گریه کردنا..

معطل شدنای تو مطب ...

نمونه دادن همسر که عذاب آورترین بخشه برای ما ...

پانکچر و هایپر شدن و درد وحشتناکی که بعدش کشیدم ...

تنها تفاوتمون اینه که من همسرم سه سال اول خیلی مخالف بود عذاب کشیدم باش ولی الان همراهه و هوامو داره که اذیت نشم ...

من درکت میکنم💔...


خییییییلی سخته میدونم...ولی هیییییییچ وقت امید تو از خدا قطع نکن...هییییییچ وقت....

ببین عزیزم، هرکسی برای هرکاری، چه ازدواج چه بچه دار شدن چه مرگ، یه تاریخی داره یه وقتی داره...

وقتش که برسه حتمااااا اون کار انجام میشه...

شاید شماهم هم هنوز وقتش نرسیده، تا امید نشو از خدا، مخصوصا در این ماه قشنگ....

منم یه روزی زمین و زمان و طی کردم تا حامله بشم، زجه میزدم...ولی لحظه ای تا امید نمیشدم....

کفش پولادین پوشیدم و حرکت کردم 4 ساله تمام حرکت کردم.... و نتیجه رو از خدا میخاستم..‌‌درواقع ازمن حرکت بود و از خدا هم برکت شد...‌و الان خدا رو بی نهایت شکر دوتا بچه دارم...

مطمئن باش تو هم با امید و توکل به خدا، و توسل به امامان بزرگمون، و با تلاش و از پای ننشستنه خودتون، حتمااااا میشه و برکت خدارو می‌بینی ان شا الله




صدای شکستن قلبم اومد اون لحظه 💔یهو ریختم ...

تا الان هنوز سرپا نشدم ...

دکتر میگه ۲۶ سالته چرا انقدر نا امیدی ولی حرفای بقیه دااااغونم میکنه ۶ سال مادر شوهرم هرررر بار زنگ میزنه میگه باردار نشدی...

اینی هم که میگی دیگه هزینه برای این کارا ندارید،شما رو معرفی میکنم پیش یه مامای خونگی در روستای چاهک،بخش جعفریه قم برید ، ایشون تمام کاراشونو امام زمانی انجام میدن، و ریالی پول بابت ویزیت کردن و حتی دارو نمیگیرن و فقط میگن برای امام زمان (عج) صلوات بفرست🥺

من خودم بچه اولمو به لطف خدا با میکرو باردار شدم به صورت معجزه، فقط به تخمک داشتم کلا که اونم به مجعزه خدا جنین شد و برام گرفت.

بچه دوممو رفتم پیش این خانم و طبیعی باردار شدم ماه دومی که دارو ازشون گرفتم





درکت میکنم

منم ماه پیش آزمایش اولم مثبت شد،دومی منفی

انقدر گریه کردم که خدا میدونه و همین حسارو داشتم

الان آرومترمو دیگه بیخیال شدم

میگم ما که تلاشمونو کردیم

خدا بخواد میده،نخوادم نمیده

این روزام میگذره بالاخره....

این عصابینیتو منفی شدنم حق داری

بعد این همه خرج کردن و آمپول زدنو درد کشیدنو استرس کشیدن،هیچی به هیچی

آدم میمکنه که یه سریا با یک بار اقدام باردار میشن،اونوقت ما انقدر درد می کشیمو هیچی

ولی کم کم آروم میشی .باید بپذیریم اینم آزمایش ماستو مدلش اینه و همه چی دست خداست


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز