آخرین باری که بابام بغلم کرد ۷سالم بود
آخرین باری که بوسیدتم(روی پیشونیم رو بوسید...)ده سالم بود
خیلی بابام مهربونه خیلی منو دوسم داره اما کاش صمیمی تر میبودیم....
من واقعا به آغوش پدرم نیاز دارم.
عجیبه اما از مردا به شدت بیزارم ..میترسم... البته عجیب نیست برای من چون..یکی از نزدیکترانم... وقتی ۶ سالم بود به من تعارض کرد فقط خدا میدونه چه دردی دارم میکشم الان که اینو تایپ میکنم...((((((((((((تروخدا بعدا گزارش بزنین بترکه تاپیک نمیخوام این حتی اینجام گفته بشه)))))))))))) بازم میگم خداروشکر که اونقد عقل داشتم نزارم کسی دست به لباسم بزنه وگرنه....وای نمیخوام بهش فکرم کنم😭
بابا الان نیازت دارم آغوشتو میخوام از همه مردا متنفرم از پسرا نفرت دارم تاحالا که ۱۹ سالمه تو روی یه پسر هم نگاه نکردم و نمیکنم...
یعنی وقتی مُردم بابام بغلم میکنه؟ کاش بغلم کنه و روی سرمو ببوسه
کاش مامانم گریه نکنه...
مرگ من نزدیکه...خیلیا همینجا گفتن خوب میشی و ممنونم ازشون اما روز به روز دارم ضعیف تر میشم جوری که غش کردم و کم مونده بود دستم بشکنه...
من پدر مادرمو خیییلی دوست دارم اما دو سه ساله بشدت ازشون دوری میکنم
همین الان تو یه واحد جدام تو ساختمان و مامانم مدام چک میکنه قرصامو به موقع میخورم یا نه؟
هی میگن غذا بخور...
منم درو قفل میکنم تا نیان
چقد دلتنگ بچگیامم...
بابام آدم خجالتی و کم روئیه حتی با دخترش...
امیدوارم بابام جسم سردمه بغل کنه و پیشونیم ببوسه و روحم قبل از رفتن ببینه و مامانم بجای گریه و پیرشدن به راحت شد...