آقا من یکی از رفیقام سیگار میکشه از مشهد که برگشتیم گفت برا اینکه باباش نفهمه گذاشتتو جیب من منم یادم رفت بهش بدم حالا امروز که لباسامو انداختم تو ماشین لباسشویی زن بابام پهنشون کرد یهو دیده که جلد سیگاره مچاله شده😅
اونم مردونگی کرد چیزی به بابام نگفت وقتی بابام خونه نبود اومده بود پیشم میگم میدونم سیگار میکشی به من راستشو بگو😂
منم کلا یادم رفته بود تا جلد سیگارو نشونم داد منم از خنده نتونستم حرفی بزنم بنده خدا هعی میگفت میدونی اگه بابات بفهمه چیکارت میکنه بیا به من راستشو بگو 😐
هر چی قسم و قرآن خوردم باور نکرد حالا هعی میگفت قسم دورغ نخور🙄
هر چی هم زنگ میزنم به رفیقم جواب نمیده در دسترس نیست حالا میگه اگه راستشو نگی نگی کجا سیگاری شدیم میرم به بابات میگم😐
الان من چیکار کنم