2777
2789
عنوان

بیایین ی چیزی تعریف کنم بخندید

134 بازدید | 14 پست

امروز تو تاکسی بودم ی زن و مرد کنارم نشسته بودن از صحبتشون فهمیدم امشب عروسیه پسرشونه

مادره میگفت ببین چه زنی واسه پسرت گرفتی زنگ زدم بهش گفته مزاحم نشو مرده هم میگفت بابا آرایشگاه بوده وقت نداشته استرس داشته اینجوری گفته زنه هم داد میزد میگفت چیه حالا هیچی نشده از اون دفاع میکنی چه خبره 

بعد پسرشون بهشون زنگ زد گفت بابا با لباس عروس و آرایشگاه ۲۰ میلیون خرجیش شده بهم گفته تو پولشو بده ۵ میلیون کم دارم واسم بریز نمیدونم اینجوری متوجه شدم 

بعد مادره فهمید تو تاکسی نزدیک بود سکته بزنه جیغ میزد میگفت من واسه ۵۰ تا پسرم زن گرفتم یکی از یکی بهتر فقط این یکی رو تو انتخاب کردی خاک تو سرت با این انتخابت 

اون جا من دیونه شده بودم از خنده خجالت هم میکشیدم بخندم 

مردم از خنده 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

😂😂😂😂😂شایدم عروسه دهن داشته باشه اینو ج ر بده🤭

آره شاید 

چون میگفت بهم گفته روز عروسیم مزاحمم نشو 

هنوز هیچی نشده بود اینجوری گفته بهش🤣🤣🤣🤣

حالا شوهرش خوبه با شعور بوده .پدرشوهر من بود دوتا حرف دیگه میذاشت‌روش‌میگفت عروسم‌فحش داده

بخدا اینقدر گناه داشت مرده خودم دلم براش سوخت وقتی زنه داد میزد چون دیده بود آبروش رفته میخواست گربه کنه همش میگفت باشه زشته بریم نمیدونم خونه کی حرف میزنیم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز