وقتی که مثلا خواهرم میاد و دامادمون خونه پدرم و منم اونجا باشم یا زود پا میشه میره یا هم اگه دیرتر از اینا برسیم نمیاد و میره خونه پدرش.. بعد 7 سال ولی من هیچی نمیگفتم و احترام خانواده میذاشتم و تا خواهر برادرش میومد میرفتم.. ولی این دفعه نرفتم و هر کاری کرد نرفتم گفتم بالاخره مثل تو میشم ببینی چقد بده.. پسرمم با خودش امروز برد که عمه اش گفت مامانتو دوس ندارم.. بنظرتون حق دارم نمیرم؟
اون نمیگه... تازه میگه خیلییی هم دوسشون دارم..ر ولی خب تو رفتار اینو نمیگه.. یا اگه با خواهرم پیام بازی کنم یا تلفنی حرف بزنم بازم میپره که زودتر گوشیو قطع کنم.. از حرفاش که مثلا به شوخی میگه فلان خواهرت حرف میزنه و اون یکی خواهرت یه چیز دیگه.. مطمئنم اینارو خانوادش پیشش میگن.. چون همچین خصوصیاتی دارن.. مثلا یه شب گفتم تمام طلاهامو فروختی و نابودشون کردی من طلا میخوام.. گفت رفتی خواهرتو دیدی اینو میگی.. مثال همونیه که میگه آدم دروغگو یا خیانت کار خودش هیچ وقت اعتماد نمیکنه.. حالا خودش پیشش حرف میزنن توهم میزنه اینام تو زندگیمون دخالت میکنن.. در حالی که ما یکبار تو زندگی همدیگه دخالت نکردیم.. حتی بشنویم دعوا باشه طرف دامادو میگیریم حتی پدر و مادرم.. بخدا هیچ وقت بی احترامی نشد به دامادا
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دقیقا همینطوره.. خانوادش هیچ ارزشی براش قائل نیستن.. اون یکی پسرشون که مجرده رو بیشتر دوس دارن.. چون اون بی زبون نیست و تا میتونه ازشون میکشه.. مثلا مادرش میگه تا فلانی نیاد من فلان غذارو درست نمیکنم.. یا کلی تفاوت های دیگه ای که بین دو بچه میدارن.. من برادر شوهرمو خیلی دوس دارم ولی این بزرگترا خودشون باعث تفرقه بین دوبرادر میشن
آفرین اینجور خانواده ها که فکر می کنم خیلی زرنگ و با سیاستن ،یه ذره جلوشون کوتاه بیایی دور از جونت ...
همینجور بوده.. من همسرم واقعا احتراممو داره.. بی احترامی به خانوادمم نکرده تا حالا.. حتی خودم. ولی این رفتاراش رو مخمه.. نمیدونم چشه واقعا.. همش حس میکنم جلوش گرفته اس و میترسه از حرفای خانوادش
نمیافتی حستو قشنگ درک میکنم بچه های الان نمیدونم چرا انقدر نسبت ب مادرشون بی عاطفه ترن🤔ولی اول اخر ...
خدا کنه.. ولی واقعا از این بشر میترسم حتی یبار رو سفره غذا گفت شوهرت دوستت نداره ایقد بیرون میره کلا خود درگیری داره.. تازه جلو روی شوهرم گفت و اون گفت نشنیدم.داشت با عموش حرف میزد..