عزیزم میدونی شوهر من کارش یه شهر دیگست
دلم تنگ میشه دوروز پشت سر هم بهم توهین کرد
یک روزش گفت ریختت نبینم یکبارشم گفت قیافه گ ه ت
نبینم زنگ نزن انقدر دلم شکست چون من دلتنگ بودم
ولی اون بد جواب داد از ۱۲ ظهر زنگ نزدم دیگه تا
یکساعت پیش خودش غلط کردن افتاد توهم بی محلی کن
خودش میاد سمتت